وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قَالُوا أَسَاطِيرُ الاَْوَّلِينَ (24 ) لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْم أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ (25 )
محمّد(صلى الله عليه وآله) براى مردم مكّه قرآن مى خواند و آنان را از بُت پرستى نهى مى كرد، گروهى از مردم وقتى آيات قرآن را شنيدند آن را مطابق با فطرت خود يافتند و به آن ايمان آوردند و مسلمان شدند.
امّا گروه ديگرى با خود گفتند كه خوب است ابتدا با بزرگان مكّه مشورت كنيم و نظر آنان را جويا شويم. آنان نزد رهبران خود رفتند و گفتند: "نظر شما درباره قرآن چيست؟".
بزرگان مكّه با خود فكر كردند، آنان منافع خود را در خطر مى ديدند، پول، ثروت و رياست آن ها در گرو بُت پرستى مردم بود، براى همين در جواب آن سؤال گفتند: "اى مردم ! قرآن چيزى جز افسانه هاى پيشينيان نيست".
اين سخن سبب گمراهى گروهى از مردم شد، آنان به سخن بزرگان مكّه اعتماد كردند و به قرآن ايمان نياوردند.
روز قيامت كه فرا برسد، همه براى حسابرسى به پيشگاه تو خواهند آمد، در آن روز به حساب بزرگان مكّه كه باعث گمراهى ديگران شدند، رسيدگى مى كنى، آنان بايد گناهان خود و قسمتى از گناه افرادى را كه گمراه كرده اند، به دوش بكشند، آن روز آنان چه بار بدى را به دوش خواهند داشت !
آرى، آنان به پرونده اعمال خود نگاه مى كنند، مى بينند كه همه گناهان آنان نوشته شده است، همچنين قسمتى از گناهان پيروان خود را در پرونده خود مى يابند، زيرا آنان سبب گمراهى پيروان خود شده اند.
* * *
در واقع مردم مكّه دو نوع گناه دارند:
اوّل: گناهانى كه خودشان انجام داده اند (گناه دزدى و فحشا و...).
دوم: گناهانى كه با تشويق بزرگان مكّه انجام دادند، (گناه انكار قرآن) وقتى بزرگان مكّه به آنان گفتند قرآن افسانه است، آنان نيز قرآن را انكار كردند. روز قيامت، اين گناهانِ مردم مكّه در پرونده رهبران مكّه ثبت مى شود.
* * *
اين هشدارى براى همه كسانى است كه به هر وسيله اى ديگران را به گمراهى مى كشند. معلّمان، سخنگويان، فيلم سازان، نويسندگان، سياستمداران و... بايد خيلى دقّت كنند، اگر در گمراهى ديگران نقش داشته باشند، در گناه آنان شريك هستند.
اين سخن پيامبر است: "اگر كسى مردم را به گمراهى دعوت كند، همانند كيفر پيروانش خواهد داشت، بدون آن كه از كيفر پيروانش چيزى كم شود".
* * *