سایت استاد مهدي خداميان آرانی
۵. کتاب لطفاً لبخند بزنيد | |
تعداد بازديد : | ۲۵ |
موضوع: | موضوعات ديگر |
نويسنده: | مهدى خداميان |
زبان : | فارسی |
سال انتشار: | چاپ دهم، ۱۳۹۶ |
انتشارات: | بهار دلها |
در باره کتاب : | زندگى بهتر را با لبخند تجربه كنيد |
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ
آيا شما هنگامى كه با ديگران روبرو مى شويد لبخند به لب داريد؟
آيا مى دانيد با لبخند مى توانيد در مسير كمال و معنويت گام برداريد؟
آيا خبر داريد كه در دين اسلام، لبخند به عنوان صدقه معرفى شده است؟ صدقه اى كه مى تواند بلاها را از شما دور كند و رحمت الهى را به سوى شما جذب كند.
همه ما مى دانيم كه گناه و معصيت، روح انسان را آلوده مى كند و مانع بزرگى براى رشد و كمال او محسوب مى شود.
گناه باعث سياهى قلب انسان مى گردد، به طورى كه ديگر او لذت مناجات با خداوند را درك نمى كند و نمى تواند با خدا معاشقه نمايد و در درگاه او قطره اشكى بريزد.
اين گناه است كه انسان را از نماز شب محروم مى دارد و همچنين مانع باريدن باران مى شود و امواج بلا را به سوى انسان مى كشاند.[۱] به همين دليل انسان بايد براى بخشش گناهانش فكرى بكند تا اثرات آن بيش از اين در زندگى او باقى نماند.
ايمان به خداوند، مهمترين و بهترين سرمايه ما انسان ها مى باشد زيرا بوسيله ايمان است كه دلها به آرامش مى رسد و سعادت دنيا و آخرت ما تضمين مى شود.
همه ما مى دانيم كه شيطان بزرگ ترين دشمن ما مى باشد و همواره تلاش مى كند تا به هر طريقى باعث سستى و كم رنگ شدن ايمان ما شود.
آرى، شيطان مى داند تا زمانى كه نور ايمان در قلب ما روشن است ما دنباله رو تاريكى ها و زشتى ها نخواهيم بود.
اكنون كه ما دشمنى اين چنين سرسخت داريم كه يك لحظه هم از ما غافل نمى شود بايد تلاش كنيم كه از ايمان خود محافظت كنيم.
لبخند پديده اى زيبا و دلنشين مى باشد كه در بيشتر موارد براى نشان دادن شادمانى و لذت به كار مى رود و ما بدون آنكه آموزش ببينيم از همان آغاز كودكى لبخند مى زنيم.
در دوران كودكى، لبخند بيشترين وقت ما را به خود اختصاص مى دهد و در اين دوران است كه ما لبخندهاى طبيعى، واقعى، شيرين و معصومانه داريم ولى با سپرى شدن ايام كودكى و قدم گذاشتن به دوران نوجوانى، جوانى و سپس بزرگسالى، لبخندهاى ما به تدريج كمتر و كمتر مى شود.
امروزه ماشينى شدن زندگى و كمرنگ شدن روابط انسانى باعث شده است تا ما شاهد لبخند كمترى در چهره انسان ها باشيم وبه جاى آن افسردگى، غمگينى، نااميدى و احساس بدبختى در چهره افراد موج بزند.
اما تمام شواهد نشان مى دهد كه ما انسان ها مى توانيم زندگى شادى داشته باشيم تا آنجا كه هميشه در مسير زندگى خود، گل لبخند به لب داشته باشيم.
صدايى را كه مى شنوى، صداى "صُور اسرافيل" است كه به گوش همه مى رسد و روح به جسم آنها بر مى گردد.
من هم بايد از جاى خويش برخيزم، همه انسان ها زنده شده اند و از قبرهاى خود بيرون آمده اند.
قيامت بر پا شده است، چه غوغايى است.
نگاه كن، آيا او را مى شناسى؟
حضرت داوود(عليه السلام) يكى از پيامبران بزرگ مى باشد كه در قرآن مجيد هم به بعضى از حكايت هاى زندگى او اشاره شده است.
حالا من مى خواهم يكى از حكايتهاى اين پيامبر را برايتان نقل كنم، آيا موافقيد؟
حضرت داوود(عليه السلام)، مشغول عبادت بود كه ناگهان صدايى به گوشش رسيد، اين صدا براى او بسيار آشنا بود.
آرى، اين صداى وحى بود، خداوند داشت با او سخن مى گفت.
آيا تا به حال به اين نكته فكر كرده ايد كه خداوند متعال كدامين كار نيكو را بيش از همه كارها دوست دارد؟
شايد اطلاع داشته باشيد كه بهترين كتاب حديثى نزد ما شيعيان، كتاب "أصول كافى" مى باشد.
مؤلف اين كتاب (شيخ كلينى) در قرن چهارم هجرى، به جمع آورى سخنان امامان معصوم(عليهم السلام) پرداخته است و دقت نظر او در نقل احاديث به گونه اى بوده است كه همواره از كتاب او به عنوان بهترين و معتبرترين كتاب حديثى شيعه نام مى برند.
من براى پاسخ دادن به اين سؤال، همه اين كتاب را بررسى كردم و ديدم دو كار به عنوان بهترين كارها نزد خدا معرفى شده است:
هنگامى كه در جامعه حضور پيدا مى كنيد و به روى مردم لبخند مى زنيد، بدانيد كه با اين كار خود باعث شادى قلب پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) مى شويد.
رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:
هر كس كه مؤمنى را شاد سازد مرا شاد ساخته است و هر كس مرا شاد سازد خدا را شاد ساخته است.[۱۲] آيا در محيط خانه وقتى با همسر خود روبرو مى شويم لبخند مى زنيم يا اينكه غم و غصه هاى خود را براى لحظه ديدار همسر خود مى گذاريم؟
نمى دانم نام مرا شنيده ايد يا نه؟
نام من، "اسحاق بن عمار" است كه يكى از ياران امام صادق(عليه السلام) مى باشم.
من در شهر كوفه زندگى مى كردم و مردم مرا به عنوان يكى از ثروتمندان شيعه مى شناختند و براى همين، افراد فقير (كه معمولاً شيعه بودند) به منزل من مى آمدند و من هم به آنها كمك مى كردم.
كم كم مراجعه مردم به خانه من زياد و منزلم حسابى شلوغ شد.
حدود يك ماه بود كه از خانواده خود دور بودم و حسابى دلم براى خانواده تنگ شده بود.
درست بود كه من مهمان خانه خدا بودم و براى دومين بار به سفر حج آمده بودم اما به هر حال، ديگر دلتنگ خانواده خود شده بودم به خصوص كه دلم براى شيرين زبانى فرزند خردسالم، عليرضا، خيلى تنگ شده بود.
روزهاى آخر سفر بود و ما كم كم براى بازگشت به وطن آماده مى شديم.
قرار بود يكى از دوستان من به ديدنم بيايد و من در اتاق هتل منتظر آمدن او بودم.
امروزه زندگى ما با خطرات و بلاهاى زيادى روبرو است و براى همين بايد راهى پيدا كنيم تا خود را در مقابل بلاها بيمه سازيم.
بيمه كردن ماشين و يا خانه، كار پسنديده و لازمى است ولى اين بيمه ها بعد از اين كه حادثه اى پيش آمد به كار ما مى آيد و مى تواند مقدارى از شدت سختى هاى پيش آمده بكاهد.
سخن من در اين است كه چگونه از پيش آمدن بلا جلوگيرى كنيم؟
در مجموعه سخنان اهل بيت(عليهم السلام)، بهترين راه براى جلوگيرى از بلا، صدقه دادن مى باشد.
پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) همواره لبخند به لب داشت و همه ياران آن حضرت هرگاه با آن حضرت روبرو مى شدند مجذوب تبسّم زيبايى مى شدند كه به چهره پيامبر نقش بسته بود.
وقتى آن حضرت مى خواستند سخن و مطلبى را براى مردم بگويند لبخند مى زدند و هيچ گاه ديده نشد كه پيامبر لب به سخن بگشايند و لبخند به لب نداشته باشند.
اين يك درس بسيار بزرگ براى همه ما مى باشد كه اگر مى خواهيم ديگران را راهنمايى كنيم بايد مانند رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)كلام خود را با روى باز و لبخند همراه كنيم.[۲۰] در تاريخ، مواردى از تبسّم آن پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) به صورت ويژه، نقل شده است كه من در اينجا به بيان چهار تبّسم آن حضرت مى پردازم:
تبسّم دوم:
خيلى از ثروتمندان و بزرگان مدينه به خواستگارى حضرت زهرا(عليها السلام) رفته بودند ولى پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) به همه آنها جواب منفى داده بود.
پيامبر به مردم گفته بود كه ازدواج دخترم فاطمه را به خداى خويش واگذار كرده ام و منتظر تصميم او هستم.
همه مردم مدينه در اين فكر بودند كه سرانجام چه كسى افتخار همسرى حضرت زهرا(عليها السلام) را پيدا مى كند.
تبسّم سوم:
خبرى در مدينه به سرعت مى پيچد كه حضرت على(عليه السلام)، مى خواهد نخلستان خود را بفروشد.
فقراى مدينه كه در شرايط سخت اقتصادى بودند خبر دار مى شوند و خود را به حضرت على(عليه السلام) مى رسانند.
خريدار كه يكى از تجار مدينه است نخلستان را مى پسندد و آن را به مبلغ دوازده هزار درهم خريدارى مى كند.
تبسّم چهارم:
يكى از زنان مدينه، غذايى را براى پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) آماده نمود و به منزل آن حضرت فرستاد (آن غذا مرغ بريان بود).
آن روز "اَنَس بن مالك"، در خانه پيامبر بود و چون موقع صرف غذا فرا رسيد پيامبر سفره اى انداختند.
پيامبر نام خدا بر زبان جارى كرده و مشغول خوردن غذا شدند.
آيا مى دانيد كه حالات چهره شما، مى تواند نقش مهمى در احساسات و عواطف شما داشته باشد؟
شواهد علمى زيادى وجود دارد كه ثابت مى كند اگر شما در چهره خود حالت لبخند ايجاد كنيد بعد از مدتى، احساس شادى در روان شما ايجاد خواهد شد و به عكس، اگر در چهره خود حالت غم ايجاد كنيد ديرى نمى پايد كه احساس غم و ناراحتى وجود شما را فرا مى گيرد.[۲۵] "وينبوم" كه يكى از فيزيولوژيست هاى مشهور جهان است اعتقاد دارد كه هرگاه ما به چهره خود، حالتهاى مختلفى (از لبخند، غم، ترس و...) بدهيم در مغز ما هورمون هاى خاصى ترشّح مى شود و هر كدام از آن هورمون ها مى تواند اثر خاصى بر جسم ما بگذارد.
عضله هاى صورت انسان كه براى لبخند زدن يا نشان دادن خشم به كار گرفته مى شوند، با سيستم عصبى كه در مغز وجود دارند، در ارتباط هستند.
به هر كجاى دنيا كه برويد، انسان ها براى نشان دادن خوشحالى خود از لبخند استفاده مى كنند و اين به آن معنى است كه لبخند يك زبان بين المللى است.
لبخند مشخص ترين احساس انسان مى باشد; به طورى كه از فاصله چهل و پنج مترى، مى توانيد يك لبخند را تشخيص دهيد در حالى كه شما براى تشخيص احساس تعجب، خشم و ترس بايد به يك فرد بسيار نزديك شويد.
امروزه مشخص شده است افرادى كه به سادگى لبخند مى زنند از سلامت روانى و جسمانى بيشترى برخوردار هستند.
"تامكينز" روان شناسى كه در مورد چگونگى لبخند زدن تحقيقات زيادى انجام داده و معتقد است كه انسان ها زمانى لبخند مى زنند كه از احساسات منفى مثل درد، فشار و ترس رها شده باشند.
ما بايد توجّه داشته باشيم كه لبخندى كه براى مسخره كردن ديگرى باشد، نه تنها براى ما آرامش را به ارمغان نمى آورد بلكه باعث ناراحتى فرد ديگرى شده و به همين دليل بعد از مدتى انرژى منفى آن، گريبان گير خود ما مى شود و ما را دچار غم واندوه مى كند.
همواره سعى كنيد هنگام لبخند از صميم قلب به طرف مقابل خود محبّت بورزيد و بدانيد فقط در اين صورت است كه مى توانيد در قلب او نفوذ كنيد.
ما انسان ها به راحتى مى توانيم لبخندى را كه نشانه عشق و محبّت باشد از لبخندى كه از روى اجبار باشد تشخيص دهيم.
شما بايد تلاش كنيد تا همه مردم را دوست داشته باشيد و باور كنيد كه اين يكى از بهترين راههاى جذب رحمت الهى مى باشد.
روان شناسان در تحقيقات خود به اين نتيجه رسيده اند كه در ارتباط ميان انسان ها ۷۰% پيام ها با زبان بدن (حالات و نشانه هاى غير كلامى) صورت مى گيرد و فقط ۳۰% پيام ها با سخن گفتن منتقل مى شود.[۳۰] در مورد پيام هاى غير كلامى، سخن بسيار گفته شده است و محققان در زمينه مقايسه پيام هاى كلامى و غير كلامى، بررسى هايى انجام داده اند.
اگر دقّت كنيد متوجّه مى شويد كه واكنش به پيام هاى غير كلامى بسيار سريع تر از واكنش به پيام هاى كلامى است. وقتى طرف مقابل شما به روى شما تبسّم مى زند يا به شما خيره مى شود، در تفسير و واكنش به اين علامت ها درنگ نمى كنيد; به بيان ديگر ما نيازى به فكر كردن براى درك اين پيام هاى غير كلامى نداريم.
اما در زمينه پيام هاى كلامى، ما نياز به زمان بيشترى داريم تا منظور طرف مقابل را درك كنيم; چون فهم و درك يك پيام كلامى نياز به فكر كردن دارد.[۳۱]
آيا مى دانيد هيچ پيوند عميقى بين ما انسان ها به وجود نمى آيد مگر اينكه با لبخند و شادمانى همراه باشد؟
به راستى در جهانى كه انسان ها تلاش مى كنند روى منفى ها و كمبودها تمركز كنند، لبخند زدن نياز به شجاعت دارد.
آيا شما مى دانيد كه لبخند نيرومندترين قدرت براى ايجاد خلاقيّت و معنويّت است؟
چرا ما اين گونه تربيت شده ايم كه معنويت را با غم و ناراحت بودن، همراه مى دانيم در حالى كه همين لبخند مى تواند درهاى آسمانى معنويّت را به روى ما بگشايد !
۱. الإصابة، ابن الأثير، (۶۳۰ ق)، دار الكتاب العربي، بيروت.
۲. الأمالي، الشيخ الصدوق ۳۸۱، الطبعة الأولى، ۱۴۱۷ ق، مؤسّسة البعثة، قمّ.
۳. الأمالي، الشيخ الطوسي، (۴۶۰ ق)، الطبعة الأولى، (۱۴۱۴ ق)، دار الثقافة للطباعة والنشر والتوزيع، قمّ.
۴. الأمالي، الشيخ المفيد (۴۱۳ ق)، الطبعة الثانية ۱۴۱۴، دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع، بيروت.