سایت استاد مهدي خداميان آرانی
۲۴. کتاب به باغ خدا برويم | |
تعداد بازديد : | ۲۲ |
موضوع: | موضوعات ديگر |
نويسنده: | مهدى خداميان |
زبان : | فارسی |
سال انتشار: | چاپ دهم، ۱۳۹۶ |
انتشارات: | بهار دلها |
در باره کتاب : | آثار و بركات حضور در مسجد |
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ
آيا مى دانيد وقتى در مسجد حضور پيدا مى كنيد، چقدر خير و بركت را به سوى خود جذب مى كنيد؟
آيا مى دانيد مسجد خانه دوست است و در آن جا مى توان به راحتى به دريايى از رحمت و مهربانى او رسيد؟
آيا مى دانيد كه بهشت مشتاق كسى است كه دل در گرو عشق مسجد داشته باشد؟
ــ آيا شما مى دانيد خانه اَصبغ كجاست؟
ــ كدام اصبغ!
ــ همان كه يكى از ياران حضرت على(عليه السلام) مى باشد.
ــ آرى، انتهاى همين كوچه، دست چپ، خانه دوّم.
حاجى! مى دانم دلت براى صحراى عرفات تنگ شده است.
خدا مى داند كه انسان در سفر حج چه صفاى معنوى را تجربه مى كند!
شايد براى اين سفر ثبت نام كرده اى و منتظرى كه نوبتت شود تا به سوى حرم دوست پرواز كنى!
شايد هم هنوز نتوانسته اى حتّى ثبت نام اين سفر را انجام دهى.
بزرگى انسان ها به بزرگى آرزوى آنها است.
تو در زندگى چه آرزويى دارى؟
نكند دچار روزمرّگى شده اى و ديگر جز جلوى پاى خود را نمى بينى.
نه، تو بايد به فردايى زيبا بينديشى و تلاش كنى كه به آن برسى.
شما مى دانيد كه خطرات زيادى، زندگى ما را فرا گرفته است، براى مثال همين خطرات رانندگى را در نظر بگيريد كه هر روز جان چقدر از هموطنان عزيز ما را مى گيرد.
رعايت نكات ايمنى و آموزش كافى در اين زمينه بسيار مهمّ است و بايد بيشتر مورد توجّه قرار گيرد.
آيا شما راهى را مى شناسيد كه بتواند بلاها را از ما و زندگى ما دور سازد؟
آيا شركت بيمه اى را مى شناسيد كه بتواند از وقوع بلا جلوگيرى كند؟
من هم مثل خيلى ها هميشه فكر مى كردم كه ما بايد جوانان را تشويق كنيم كه به مسجد بيايند.
آخر از اين پيرمردها چه كارى برمى آيد؟
آنها را هيچ كجا راه نمى دهند و براى همين به مسجد مى آيند، اين كه ارزش ندارد.
امّا امروز فهميدم كه اين فكر اشتباه است.
آيا مى دانى "حديث قُدسى" يعنى چه؟
سخن هايى كه خدا با بندگان خود دارد دو نوع است:
الف) آنچه در قرآن به پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) نازل شده است.
ب) آنچه كه بر پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) وحى شده امّا جزء قرآن نمى باشد.
پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) در خيلى از موارد از جبرئيل سؤال مى كرد و جبرئيل هم پاسخ پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) را مى داد.
پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) با اين كه خودش عقل كل بود امّا باز هم از جبرئيل سؤال هاى زيادى را مى پرسيد و اين پيام را به ما مى دهد كه سؤال كردن نه تنها عيب نيست بلكه هر چقدر انسان بزرگ تر شود، سؤال هاى او هم بزرگتر و بيشتر مى شود.
حتّى پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) در شب معراج با برادر خويش جبرئيل مشورت نمود و نظر او را پرسيد.
به جا است كه ما پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) خويش را الگوى خود قرار دهيم چون در تصميم هاى مهمّ زندگى خويش با ديگران مشورت مى نمود.
همه ما مى دانيم كه گناه و معصيت، روح انسان را آلوده مى كند و مانع بزرگى براى رشد و كمال او محسوب مى شود. گناه باعث سياهى قلب انسان مى گردد، به طورى كه ديگر لذّت مناجات با خداوند را درك نمى كند، نمى تواند با او معاشقه نمايد و در درگاه او قطره اشكى بريزد.
اين گناه است كه انسان را از نماز شب محروم مى دارد و هم چنين مانع نزول باران مى شود و امواج بلا را به سوى انسان مى كشاند.[۹] به همين دليل انسان بايد براى بخشش گناهانش فكرى بكند تا اثرات آن بيش از اين در زندگى او باقى نماند.
البتّه گناهانى كه مربوط به حقّ النّاس است بايد نسبت به پرداخت حقّ مردم اقدام نمود، امّا گناهانى را كه مربوط به حقّ الله است، چگونه از پرونده اعمال خود پاك كنيم؟
بعضى ها عادت دارند كه وقتى به مسجد مى روند در يك جاى مشخّصى به نماز مى ايستند، امّا امام صادق(عليه السلام) از ما مى خواهد، وقتى به مسجد مى رويم در مكان هاى مختلف به نماز بايستيم.
آيا شما علّت اين دستور را مى دانيد؟
روز قيامت كه مى شود هر قسمتى از مسجد شهادت مى دهد كه تو در آنجا نماز خواندى و بندگى خدا را بجا آوردى.[۱۲] خوب، اگر مثلا تو در صد جاى مسجد نماز خوانده باشى روز قيامت صد جا شهادت مى دهد كه تو نماز خوانده اى.
همه مردم دنيا مشتاق بهشت هستند و آرزو دارند كه به وصال آن برسند امّا امروز من مى خواهم شما را با كسانى آشنا سازم كه بهشت مشتاق آنها مى باشد؟
به راستى بهشت با آن همه زيبايى و نعمت، عاشق چه كسانى است؟
آيا موافقى اين جريان را بشنوى:
يك روز پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) رو به حضرت على(عليه السلام) كرد و فرمود: "اى على! بهشت مشتاق تو و عمّار و سلمان و ابوذر و مقداد است."[۱۳]
وقتى رفيق بسيار عزيز تو به مسافرت مى رود، چقدر دلتنگ او مى شوى؟ هميشه به او مى انديشى و دعا مى كنى كه زودتر او را ببينى.
وقتى او از سفر برمى گردد، آن قدر خوشحال مى شوى كه گويى همه دنيا را به تو داده اند و در پوست خود نمى گنجى.
آيا ما فقط دلتنگ عزيزان خود مى شويم؟ نه!
پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) در سخن خود به اين نكته اشاره مى كند كه چون يكى از افراد مسجدى مدّتى به مسجد نرود، مسجد دلتنگ او مى شود و چون به مسجد برگردد، مسجد شاداب مى شود![۱۵]
آيا مى خواهيد در زندگى، همواره يار و ياور داشته باشيد؟
آيا دوست داريد كه فرشتگان در مراحلِ مختلف زندگى به يارى شما بشتابند؟
به راستى چگونه مى توان با فرشتگان رفيق شد و از نيروهاى غيبى آنها كمك گرفت.
من راهى را مى شناسم كه اگر به آن عمل كنيد، مى توانيد دوستى و همكارى فرشتگان را به سوى خود جذب كنيد.
من چه كنم، چگونه از دام شيطان نجات پيدا كنم؟
شيطان هر روز وسوسه ام مى كند، مى ترسم كه در گرداب گناه گرفتار شوم.
آيا شما راهى را مى شناسيد كه به شما كمك كند تا بتوانيد ايمان خود را قوى كنيد و از وسوسه هاى شيطان نجات پيدا كنيد.
آيا مى دانيد كه حضور در مسجد يكى از بهترين راه هاى نجات يافتن از وسوسه هاى شيطان است.
مسجد خانه دوست است و تو در آن هنگام كه در مسجد حضور پيدا مى كنى، مهمان او هستى و نزد او بسيار عزيز مى باشى.
شايد بگويى، خوب معلوم است هر كس كه به مسجد برود و به عبادت خدا مشغول شود و نماز بخواند، خدا او را دوست دارد و به او محبّت مى كند امّا من در اينجا مى خواهم، نكته ديگرى را بگويم و آن اين كه خدا اين حضور در مسجد را دوست دارد، حتّى اگر كسى در مسجد نماز نخواند!
آيا اين سخن پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) را شنيده اى؟
اى ابوذر! وقتى در مسجد حضور دارى به اندازه هر نفسى كه مى كشى، خداوند مقام تو را در بهشت يك درجه بالا مى برد و فرشتگان بر تو درود مى فرستند.
روز قيامت شده است و همه مردم براى حسابرسى جمع شده اند.
هر كسى در فكر است كه آيا نجات خواهد يافت؟
در اين ميان صدايى به گوش مى رسد: "خدايا! مرا تحريف كردند".
اين صداى كيست؟ اين قرآن است كه به نزد خدا شكايت مى كند كه چگونه آيات مرا تحريف كردند.
حتماً شنيده اى كه آفتابِ روز قيامت بسيار جانسوز است و آنجا هيچ سايه اى وجود ندارد، مگر سايه رحمت خدا.
خداوند گروهى از بندگانش را در سايه عرش خويش قرار مى دهد به گونه اى كه حتّى آن آفتاب سوزان، آنها را آزار نمى دهد.
حضرت موسى(عليه السلام) كه در مورد آفتابِ روز قيامت، مطالبى را شنيده بود به خداوند عرضه داشت: "خدايا! روز قيامت چه كسانى را در سايه عرش خود جاى مى دهى؟".
و خداوند در جواب حضرت موسى(عليه السلام) فرمود: "اى موسى!كسانى كه قلب هاى پاكى دارند و در دنيا به طاعت و بندگى من دل خوش هستند و به مسجدها پناه مى برند، همان طور كه پرندگان به لانه هايشان پناه مى برند و همواره از گناه دورى مى كنند".[۲۰]
حتماً شنيده اى كه بهترين فرشتگان در عرش خدا ساكن هستند و در آن جا مشغول عبادت مى باشند.
آيا مى خواهى راهى يادتان بدهم تا آن فرشتگان براى شما استفغار كنند؟
آيا بار گناه بر دوشت سنگينى مى كند؟ آيا احساس مى كنى كه گناهان باعث تيرگى وجود تو شده اند؟
تو هر چه زودتر بايد اين گناهان را از پرونده اعمالت بزدايى تا بتوانى با خداى خويش سخن بگويى.
درختانى سر به فلك كشيده و نهرهايى از عسل و شير و آب!
هر چه اراده كنى براى تو آماده است. اين جا هيچ غم و اندوهى نيست و دل تو همواره شاد است. اين جا بهشت است كه وصف آن را شنيده اى.
همه آرزو دارند كه بهشت جاودان، منزل و مأواى آنها باشد امّا من كسى را مى شناسم كه مكانى در اين دنيا را بيشتر از بهشت دوست دارد.
آن شخص حضرت على(عليه السلام) مى باشد كه مسجد را بيش از بهشت دوست دارد!
يك روز پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) به دخترش حضرت فاطمه(عليها السلام) رو كرد و فرمود: "اى فاطمه! هر كس به خدا و روز قيامت ايمان دارد، بايد مهمان را احترام نمايد".[۲۳] آرى، اين دستور اسلام است كه ما بايد احترام مهمان خود را بگيريم، چرا كه مهمان، براى صاحب خانه مايه رحمت و بركت است.
از طرف ديگر امام صادق(عليه السلام) در سخنى مى فرمايد: "كسى كه در مسجد نماز بخواند و به انتظار نماز بعدى بنشيند، او مهمان خدا است و بر خداوند است كه به مهمان خود اكرام نمايد".[۲۴] آرى، خدايى كه خود دستور داده است تا ما از مهمان احترام بگيريم، آيا مى شود كه مهمانان خود را فراموش كند؟
يك روز شخص محترمى به نزد من آمد و در مورد مشكلاتِ زندگى خود با من سخن گفت.
ظاهراً در زندگى او مشكلات زيادى وجود داشت و او به هر درى زده بود، نتوانسته بود اين مشكلات را برطرف نمايد.
او مى گفت: "هر دعايى كه فكر كنيد، خوانده ام; هر كار خيرى كه به ذهنم مى رسيده است، انجام داده ام امّا نمى دانم چرا اين گره از زندگى من باز نمى شود و من مدّت هاست كه در تنگنا قرار دارم، مثل اينكه خدا با من قهر كرده است. هر چه صدايش مى زنم، جواب مرا نمى دهد! آخر چه كنم؟".
من خيلى متعجّب شدم، چه كمكى به او مى توانستم بكنم، او راه هاى زيادى را رفته بود و نتيجه نگرفته بود.
۱ . آيا مى دانيد چرا در اسلام اين همه تأكيد براى احترام گرفتن از مسجد شده است؟
همين سؤال را ابوبصير از امام صادق(عليه السلام) مى پرسد و اين چنين جواب مى شنود: "همانا مردم به احترام گرفتن از مسجد امر شده اند، چرا كه مسجد خانه خدا مى باشد".[۲۸] ۲ . چون به مسجد داخل شدى، بسم الله بگو و حمد و ستايش خدا را بنما، چرا كه توفيق پيدا كرده اى، در خانه او حضور پيدا كنى و مهمان او شوى و بر حضرت محمّد و آل او(عليهم السلام) درود و صلوات بفرست و از خدا بخواه كه تو را در رحمت خويش داخل نمايد.[۲۹] ۳ . هنگام ورود به مسجد اين دعا را بخوان:
۱ . اختيار معرفة الرجال (رجال الكشّي) ، أبو جعفر محمّد بن الحسن المعروف بالشيخ الطوسي (ت ۴۶۰ هـ ) ، تحقيق : السيّد مهدي الرجائي ، قمّ : مؤسّسة آل البيت ، الطبعة الاُولى ، ۱۴۰۴ هـ .
۲ . الأُصول الستّة عشر ، نخبة من الرواة ، قمّ : دار الشبستري ، الطبعة الثانية ، ۱۴۰۵ هـ .
۳ . الأمالي، أبو جعفر محمّد بن الحسن المعروف بالشيخ الطوسي (ت ۴۶۰ هـ ) ، تحقيق : مؤسّسة البعثة ، قمّ : دارالثقافة ، الطبعة الأولى ، ۱۴۱۴ هـ .
۴ . الأمالي ، أبو عبد الله محمّد بن النعمان العُكبَري البغدادي المعروف بالشيخ المفيد (ت ۴۱۳ هـ ) ، بيروت : دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع، الطبعة الثانية ، ۱۴۱۴ هـ .