کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    ابراهيم: آيه ۲۷

      ابراهيم: آيه ۲۷


    يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آَمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الاَْخِرَةِ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ (27 )
    تو مؤمنان را در دنيا و آخرت ثابت قدم مى دارى، به آنان توفيق مى دهى تا بتوانند ايمان خود را حفظ كنند، تو لطف خود را بر آنان نازل مى كنى و به همين خاطر است كه آنان در برابر سختى ها و فشارها ايستادگى مى كنند و كمترين شكى به دل راه نمى دهند.
    آرى، اين سنّت توست، هر كس كه ايمان آورد و رو به سوى تو كند، تو او را يارى مى كنى، قلب او را با نور ايمان روشن مى كنى، او بر عقيده صحيح خود ثابت مى ماند و گرفتار شك و ترديدها نمى شود.
    از طرف ديگر كافران را به حال خود رها مى كنى، تو راه خوب و بد را به آنان نشان مى دهى، اگر كسى راه گمراهى را انتخاب نمود، تو به او فرصت مى دهى و او را به حال خود رها مى كنى تا در سركشى خود، سرگشته و حيران بماند. وقتى تو كسى را به حال خود رها كنى، او در مسير سقوط و گمراهى پيش مى رود و راه توبه را بر خود مى بندد و ديگر اميدى به هدايت او نيست. اين قانون وسنّت توست و هيچ كس نمى تواند آن را تغيير بدهد، تو هر كارى كه اراده كنى، انجام مى دهى.

    * * *


    به راستى تو چگونه مؤمنان را بر ايمان ثابت قدم مى دارى؟
    شنيده ام كه وقتى لحظات مرگ مؤمن فرا مى رسد، شيطان نزد او مى آيد و تلاش مى كند تا در آن لحظات، مؤمن را به گمراهى كشاند مثلاً به مؤمن مى گويد: "اگر دست از خداپرستى برندارى، خانه تو را آتش مى زنم، همه ثروت تو را نابود مى كنم".[103]
    تو از اين دسيسه شيطان باخبر هستى، به مؤمنان قول داده اى كه در آن لحظات حسّاس، ياريشان كنى و آنان را بر ايمان ثابت قدم بدارى، براى همين دو شاخه گل براى بنده مؤمن خود مى فرستى.
    اين سخن امام سجاد(عليه السلام) است: "وقتى مرگ بنده مؤمن فرا مى رسد خداوند دو شاخه گل از بهشت براى مؤمن مى فرستد".
    تو مى دانى در لحظه جان دادن، هيچ چيز به اندازه اين دو شاخه گل براى او مفيد نيست ! اين دو شاخه گل، گل هاى معمولى نيستند ، هر كدام از آن ها اثر مخصوصى دارد.
    من دوست دارم بدانم ماجراى اين دو شاخه گل چيست؟

    * * *


    من وظيفه دارم براى گذران زندگى ام تلاش كنم، تو كار را به عنوان عبادت معرّفى كرده اى. من كار مى كنم و خانه و ماشين و ديگر وسايل زندگى را فراهم مى كنم، طبيعى است كه به همه اين ها علاقه دارم و دل كندن از آن ها برايم سخت است.
    اگر من مؤمن واقعى باشم، در لحظه جان دادن دو شاخه گل برايم مى فرستى، نام يكى از آن شاخه گلها، "مُسيخه" مى باشد.
    "مُسيخه" به معناى "بى خيال كننده" مى باشد، وقتى آن شاخه گل را مى بويم، قلب من بى خيالِ مال دنيا مى شود و ديگر هيچ علاقه اى نسبت به دنيا احساس نمى كنم، تمام ثروتم براى من بى ارزش مى شود.
    نام شاخه گل دوم "مُنسيه" است.
    منسيه، يعنى "فراموشى آور" !
    وقتى آن را مى بويم به فراموشى مبتلا مى شوم، هرچه رنگ دنيا را دارد فراموش مى كنم و فقط به تو و بهشت تو فكر مى كنم.
    خانه من، ماشين من، شهرت من، رياست من، فرزند من، همسر من ! همه اين ها را فراموش مى كنم. شيطان بر سرم فرياد مى زند: "اگر دست از يكتاپرستى برندارى، خانه تو را آتش مى زنم"، من اصلاً يادم نمى آيد كه خانه اى داشته ام، تلاش شيطان بى نتيجه مى شود و من با راحتى و آسودگى تمام به سوى تو مى آيم و مرگ در كامم شيرين جلوه مى كند.[104]

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۹۴: از كتاب تفسير باران، جلد پنجم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن