کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    يوسف: آيه ۶۶ - ۶۵

      يوسف: آيه ۶۶ - ۶۵


    وَلَمَّا فَتَحُوا مَتَاعَهُمْ وَجَدُوا بِضَاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَيْهِمْ قَالُوا يَا أَبَانَا مَا نَبْغِي هَذِهِ بِضَاعَتُنَا رُدَّتْ إِلَيْنَا وَنَمِيرُ أَهْلَنَا وَنَحْفَظُ أَخَانَا وَنَزْدَادُ كَيْلَ بَعِير ذَلِكَ كَيْلٌ يَسِيرٌ (65 ) قَالَ لَنْ أُرْسِلَهُ مَعَكُمْ حَتَّى تُؤْتُونِ مَوْثِقًا مِنَ اللَّهِ لَتَأْتُنَّنِي بِهِ إِلَّا أَنْ يُحَاطَ بِكُمْ فَلَمَّا آَتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قَالَ اللَّهُ عَلَى مَا نَقُولُ وَكِيلٌ (66 )
    برادران يوسف وقتى بارهاى خود را باز كردند، در ميان گندم ها، سرمايه خود را يافتند، آنان بسيار تعجّب كردند و به پدر گفتند:
    ــ اى پدر ! ما ديگر چه مى خواهيم، نگاه كن، عزيز مصر، سرمايه ما را به ما بازگردانده است، بهتر است دفعه بعد كه به مصر مى رويم، بنيامين را با ما بفرستى تا براى خانواده خود، آذوقه بياوريم، ما از برادرمان محافظت مى كنيم و سهميه بيشترى از عزيز مصر مى گيريم، تو خودت مى دانى خشكسالى است و اين مقدار آذوقه براى ما كم است.
    ــ من وقتى بنيامين را با شما مى فرستم كه شما سوگند ياد كنيد كه حتماً او را سالم برمى گردانيد مگر اين كه به بلايى چون دشمن يا مرگ گرفتار شويد.
    يعقوب(عليه السلام) چند ماه صبر كرد، آذوقه آنان رو به پايان بود، چاره اى نبود بايد پسران او براى خريد گندم به مصر مى رفتند، او مى دانست اگر بنيامين را همراه پسران خود نفرستد، ديگر از گندم مصر خبرى نيست و خاندان او دچار گرسنگى خواهند شد، براى همين از پسران خود خواست تا سوگندى محكم ياد كنند.[30]
    آنان سوگند ياد كردند كه همچون جان خود از بنيامين محافظت كنند و او را صحيح و سالم نزد پدر بازگردانند. يعقوب(عليه السلام) به آنان گفت: "خدا بر قول و قرار ما گواه است".

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۲۶: از كتاب تفسير باران، جلد پنجم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن