وَالاَْنْعَامَ خَلَقَهَا لَكُمْ فِيهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ (5 ) وَلَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسْرَحُونَ (6 )وَتَحْمِلُ أَثْقَالَكُمْ إِلَى بَلَد لَمْ تَكُونُوا بَالِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ الاَْنْفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ (7 ) وَالْخَيْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَزِينَةً وَيَخْلُقُ مَا لَا تَعْلَمُونَ (8 )
تو به انسان اين همه نعمت دادى، امّا چرا او با تو دشمنى مى كند؟ چرا او به اين نعمت ها فكر نمى كند؟
تو چهارپايان (گوسفند، بز، گاو و شتر) را براى انسان آفريدى تا از پشم آن ها، لباس گرم فراهم كند و از شير و گوشت آن ها استفاده كند.
چهارپايان براى انسان ها، اهميّت خاصّى دارند، زيرا آن ها حكايت از منابع غذايى و اقتصادى دارند كه پربركت هستند، اين همان خودكفايى در تأمين نيازهاى غذايى جامعه است. كشورى كه در كشاورزى و دامدارى خودكفا باشد، مى تواند روى پاى خود بايستد.
شتر، اسب، استر و درازگوش را براى انسان آفريدى تا بار او را از شهرى به شهر ديگر ببرند، آن ها را رام انسان قرار دادى تا بتواند بر آن ها سوار شود و به مسافرت برود. همه اين ها نشانه مهربانى توست.
* * *
سخن تو درباره اسب و شتر است كه انسان با آن سفر مى كند و بعد از آن مى گويى: "و من چيزهايى مى آفرينم كه مردم نمى دانند".
وقتى قرآن نازل شد، مردم با اسب و شتر به مسافرت مى رفتند، آنان نمى دانستند كه تو در آينده چه چيزى را خلق خواهى كرد؟
آن روز كسى نمى دانست كه تو به انسان قدرتى دادى كه با فكر و تلاش خود، هواپيما بسازد كه در دل آسمان به پرواز درآيد، قطارى بسازد با سرعت زياد ميان شهرها رفت و آمد بكند و...
اين ها را هيچ كس نمى دانست، امّا تو مى دانستى و اين گونه به آن اشاره كردى.
سخن تو را بار ديگر مى خوانم: "و من چيزهايى مى آفرينم كه مردم نمى دانند".
درست است قطار و هواپيما را انسان اختراع كرده است، امّا چه كسى اين قدرت را به انسان داده است كه چنين كارى كند؟
اين هوش و استعداد را تو به انسان دادى، تو انسان را خلق كردى، هرچه را كه انسان اختراع كند، در واقع تو آن را آفريده اى !
نكته مهم تر اين كه تو در طبيعت قوانين ثابتى را قرار دادى كه بشر با بهره گرفتن از آن مى تواند قطار و هواپيما را به حركت درآورد، اگر طبيعت از اين قوانين بى بهره بود، انسان نمى توانست به اينجا برسد.
در آينده پيشرفت انسان به كجا خواهد رسيد؟
فقط تو جواب اين سؤال را مى دانى. انسان با قوانينى كه تو در طبيعت قرار دادى، آشنا مى شود و با هوش و استعدادى كه تو به او دادى، آن را به خدمت مى گيرد.
* * *