کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    يوسف: آيه ۷۹ - ۷۸

      يوسف: آيه ۷۹ - ۷۸


    قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ إِنَّ لَهُ أَبًا شَيْخًا كَبِيرًا فَخُذْ أَحَدَنَا مَكَانَهُ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الُْمحْسِنِينَ (78 ) قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ نَأْخُذَ إِلَّا مَنْ وَجَدْنَا مَتَاعَنَا عِنْدَهُ إِنَّا إِذًا لَظَالِمُونَ (79 )
    برادران يوسف يادشان آمد كه به پدر قول داده اند و سوگند ياد كرده اند كه بنيامين را بازگردانند، پس به يوسف گفتند:
    ــ اى عزيز مصر ! پدر ما پير و سالخورده است، او طاقت دورى بنيامين را ندارد، او از ما پيمان گرفته است كه ما بنيامين را به كنعان بازگردانيم، يكى از ما را جاى او به بردگى بگير و او را آزاد كن، به نظر ما تو شخص بزرگوار و نيكوكارى هستى.
    ــ پناه بر خدا ! اين چه حرفى است كه شما مى زنيد؟ ممكن نيست من چنين كارى بكنم، اگر كس ديگرى را به بردگى بگيرم، از ستمكاران خواهم بود.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۳۳: از كتاب تفسير باران، جلد پنجم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن