وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الاَْرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الاَْخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ (109 ) حَتَّى إِذَا اسْتَيْئَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَنْ نَشَاءُ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الُْمجْرِمِينَ (110 ) لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لاُِولِي الاَْلْبَابِ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَلَكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلِّ شَيْء وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْم يُؤْمِنُونَ (111 )
يكى از ايرادهايى كه امّت هاى قبلى از پيامبران مى گرفتند اين بود كه چرا پيامبران از جنس فرشتگان نيستند، بُت پرستان مكّه نيز همين ايراد را به محمّد(صلى الله عليه وآله) مى گرفتند.
تو همه پيامبران خود را از ميان انسان ها برگزيدى، پيامبران از شهرى كه در آن زندگى مى كردند، قيام كردند و مردم را به يكتاپرستى فرا خواندند، آنان در ميان مردم رفت و آمد داشتند و زندگى آنان مثل بقيّه بود، تو هرگز فرشته اى را به پيامبرى نفرستادى، فرشته نمى تواند الگوى انسان باشد.
چرا كافران در زمين گردش نمى كنند تا ببينند كه عاقبت كسانى كه پيامبران را تكذيب كردند، چه شد؟
كسانى كه پيامبران را دروغگو شمردند، شيفته زندگى دنيا شده بودند و محبّت دنيا مانع شد كه حقّ را بپذيرند، آخرت براى كسانى كه تقوا پيشه كنند، از دنيا بهتر است، چرا مردم عاقلانه فكر نمى كنند؟
پيامبران وقتى ديدند كه مردم به كفر اصرار مىورزند و راه گناه و معصيت را مى پيمايند، از هدايت آنان نااميد شدند و به آنان وعده عذاب دادند. تو به آن مردم مهلت دادى و عذاب آنان را به تأخير انداختى، آنان به جاى آن كه از اين فرصت استفاده كنند و ايمان بياورند، فكر كردند كه پيامبران دروغ گفته اند و هيچ عذابى در كار نيست، اينجا بود كه تو پيامبران را يارى كردى، پيامبران و پيروان آن ها را نجات دادى و عذاب را بر گناهكاران نازل كردى و همه را نابود كردى.
[57] در سرگذشت گذشتگان (پيامبران و امّت هاى آنان)، درس هاى پندآموز براى اهل فهم و دانش نهفته است، در اين قرآن بارها از سرگذشت آنان سخن به ميان آمده است، قرآن، سخنى نيست كه به دروغ ساخته شده باشد، بلكه وحى آسمانى است و با كتاب هاى آسمانى كه قبلاً نازل شده است، هماهنگ است، هر چيزى كه براى سعادت دنيا و آخرت انسان لازم است، در آن بيان شده است و مايه هدايت و رحمت براى مؤمنان است.
[58]