کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    مريم: آيه ۹۸ - ۹۷

      مريم: آيه ۹۸ - ۹۷


    فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنْذِرَ بِهِ قَوْمًا لُدًّا (97 ) وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْن هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَد أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزًا (98 )
    اكنون با محمّد(صلى الله عليه وآله) درباره قرآن سخن مى گويى: "اى محمّد ! من درك اين قرآن را براى تو آسان ساختم تا با آيات قرآن پرهيزكاران را بشارت بدهى و ستيزه جويان را بيم دهى، اى محمّد !كسانى كه با قرآن دشمنى مى كنند، سرانجام شومى دارند، گروه هاى زيادى قبل از اين به عذاب من گرفتار شدند، آنان به پيامبران خود ايمان نياوردند و سخن مرا دروغ خواندند و همه نابود شدند، امروز هيچ كس از آنان را پيدا نمى كنى و هيچ نام و نشانى از آنان نمانده است. اى محمّد ! بدان كه دشمنان تو هم به زودى نابود مى شوند و هيچ نامى از آنان نمى ماند".

    * * *


    "من قرآن را براى تو آسان ساختم".
    اين سخن توست. تو قرآن را بدون هرگونه پيچيدگى بيان كردى، آيا باز هم مردم بهانه مى گيرند؟ آيا پندگيرنده اى هست؟
    قرآن كتاب توست، تو مى گويى قرآن را آسان بيان كردى، پس چرا عدّه اى از من مى خواهند تا قرآن را با مسائل پيچيده فلسفى تفسير كنم؟
    آيا كار درستى است كه من در معناى قرآن، از واژه هاى گنگ استفاده كنم و قرآن را براى مردم نامفهوم جلوه دهم؟
    وظيفه من اين است: قرآن را همان طور كه هست، براى مردم بيان كنم، قرآن تو براى همه مردم قابل فهم است.
    وقتى قرآن نازل شد، افرادى مانند ابوذر كه عمرى در بيابان چوپانى كرده بودند، معناى آن را فهميدند و به آن ايمان آوردند.

    * * *


    در سوره "قل هو الله" اين آيه را مى خوانيم: وَ لَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدُ.
    در يكى از كتاب هاى تفسيرى چنين خواندم: "ساحت كبريايى واجب الوجود، عدل و نظير ندارد، فرض كفو و مانند به آن است كه موجود واجب الوجود ديگرى باشد كه كفو و واجد شئون واجب و صفات واجب باشد و اين ممتنع و امر محال است".[114]
    واى ! من بايد به كلاس فلسفه بروم تا بتوانم اين ها را بفهمم !
    آيا ابوذر، مقداد و بقيّه مسلمانانى كه به قرآن ايمان آوردند، اين چيزها را از اين آيه فهميدند؟
    من بايد چقدر واژه هاى فلسفى را ياد بگيرم تا بفهمم معناى اين جمله ها چيست !
    اين تفسير است يا درس فلسفه؟
    نمى دانم.
    فلسفه جايگاه خود را دارد و كسى نمى خواهد با آن مبارزه كند، همواره بايد عدّه اى اين علم را بياموزند تا با استفاده از آن به "شبهات فلسفى" پاسخ دهند. سخن در اين است كه آيا پيچيده كردن تفسير با مفاهيم فلسفى، همان چيزى است كه خدا از ما مى خواهد؟
    خدا در قرآن مى گويد: "من قرآن را براى تو آسان ساختم"، آيا اين معناى آسانى قرآن است؟

    * * *


    وَ لَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدُ.
    اكنون من مى خواهم اين آيه را تفسير كنم، پس چنين مى نويسم:
    هيچ چيز مانند خدا نيست !
    هر چيز كه در جهان مى بينم، خدا آن را خلق كرده است. يك آفريده نمى تواند مانند آفريننده خود باشد.
    همه آفريده ها پايان دارند و خدا پايان ندارد. همه آفريده ها نيازمند هستند و خدا بى نياز است. همه آفريده ها، آغاز داشته اند و خدا آغازى نداشته است. خدا مثل و مانندى ندارد، او يگانه است.

    * * *


    بارخدايا ! تو به من توفيق دادى تا قلم در دست بگيرم و قرآن را ساده و روان براى بندگان خوب تو تفسير كنم. من از خود هيچ ندارم، فقير درگاه تو هستم، از تو مى خواهم ياريم كنى تا بتوانم اين كار را به پايان رسانم.[115]






نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۳۷: از كتاب تفسير باران، جلد ششم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن