إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آَتِنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا (10 ) فَضَرَبْنَا عَلَى آَذَانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَدًا (11 ) ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا (12 ) نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آَمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى (13 )
من فكر مى كنم كه ماجراى اصحاب كهف چيز عجيبى است و از آن شگفت زده مى شوم، امّا اين ماجرا در مقابل قدرت تو چيز عجيبى نيست، تو بر هر كارى توانايى دارى و قدرت تو بى اندازه است.
آن جوانمردان از شرّ حكومت طاغوت به غار پناه بردند و چنين دعا كردند: "بارخدايا ! رحمتى از نزد خود به ما عطا كن و راه نجاتى براى ما فراهم ساز تا از دست ستمكاران رهايى يابيم".
آن ها دعا كردند و تو دعاى آنان را اجابت كردى و آنان را الگوى ايمان و مقاوت براى مردم قرار دادى، آن ها سال هاى طولانى در خواب فرو رفتند، سپس آنان را بيدار كردى.
وقتى آنان از خواب بيدار شدند، دو گروه شدند، برخى مى گفتند: يك روز خواب بوديم، برخى ديگر مى گفتند: نصف روز خواب بوديم.
* * *