کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    اِسراء: آيه ۱۱۱

      اِسراء: آيه ۱۱۱


    وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا (111 )
    از من مى خواهى تا تو را حمد و ستايش كنم، حمد و ستايش از آن توست كه فرزندى ندارى، در پادشاهى و حكومت خود بر جهان شريكى ندارى، تو هرگز خوار و ذليل نمى شوى تا نياز به يار و ياورى داشته باشى، از من مى خواهى تا تو را بسيار بزرگ بشمارم.

    * * *


    در پايان اين سوره چهار نكته مهم را به من مى آموزى، اين نكات در اوج زيبايى، معماى توحيد را بيان مى كنند:
    1 - حمد و ستايش مخصوص توست: "الحمد لله".
    تو سرچشمه همه خوبى ها و زيبايى ها هستى، تو مهربان و بخشنده اى ! زيبايى ! گناهان مرا مى بخشى ! هرگز مرا نااميد نمى كنى... هرچه زيبايى به ذهنم مى آيد درباره تو مى گويم. اين معناى حمد و ستايش توست.
    2 - تو فرزندى ندارى !
    هر چيزى كه فرزند داشته باشد، محكوم به فناست. وقتى من مى گويم تو فرزند ندارى، يعنى تو هرگز پايانى ندارى، من تو را مى پرستم كه مثل و همانندى ندارى و پايانى هم ندارى، تو هميشه بوده اى و خواهى بود.
    3 - تو شريكى در اداره جهان ندارى و هرگز خوار و ذليل نمى شوى تا نياز به يار و ياورى داشته باشى.
    قدرت تو بى اندازه است، هيچ كس نمى تواند براى قدرت تو اندازه اى در نظر بگيرد، تو به انجام هر كارى توانا هستى، براى همين تو شريكى ندارى، هرگز نياز به يارى كسى ندارى.
    4 - تو بزرگ تر هستى: "الله اكبر"
    به راستى تو بزرگ تر از چه مى باشى؟
    من در نماز خود بارها اين ذكر را مى گويم: "الله اكبر: خدا بزرگ تر از همه چيز است".
    اين ترجمه اى است كه يك عمر شنيده ام، امّا آيا اين ترجمه درست است؟ تو بزرگ تر از همه چيز مى باشى، همه چيز يعنى چه؟ هرچه در جهان مى بينم، آفريده هاى تو هستند. تو همه آن ها را آفريده اى.
    پس معناى "الله اكبر" اين مى شود: "خدا بزرگ تر از همه آفريده ها مى باشد".
    خوب، اين كه چيز واضحى است !! معلوم است كه ارزش خالق از مخلوق بيشتر است، روشن است كه آفريننده بايد از آفريده شده بزرگ تر باشد. اين ذكر بايد معناى بهترى داشته باشد.
    بايد مطالعه و تحقيق كنم...

    * * *


    روزى امام صادق(عليه السلام) درباره توحيد سخن مى گفت، آن حضرت رو به يكى از ياران خود كرد و فرمود:
    ــ آيا مى دانيد معناى "الله اكبر" چيست؟
    ــ آقاى من ! معناى اين جمله اين است: "خدا از همه چيز بزرگ تر است".
    ــ اگر اين چنين بگويى، تو خدا را محدود فرض كرده اى ! اين سخن تو درست نيست.
    ــ آقاى من ! پس منظور از "الله اكبر" چيست؟
    ــ خدا بزرگ تر از اين است كه به وصف بيايد.[73]

    * * *


    وقتى من اين سخن را مى شنوم، به فكر فرو مى روم: "خدا بزرگ تر از اين است كه به وصف بيايد".
    وقتى مى گويم تو از همه چيز بزرگ تر مى باشى، معناى آن اين است كه تو را با چيز ديگرى مقايسه كرده ام، ولى تو نامحدود مى باشى، حقيقت تو قابل درك نيست.
    من مى گويم درخت كاج از درخت سيب بزرگ تر است. من اين دو درخت را مى بينم، اندازه آن ها را با هم مقايسه مى كنم و مى گويم يكى بزرگ تر از ديگرى است، پس من بايد درخت كاج و درخت سيب را درك كنم، ببينم و اين دو درخت را كاملاً احساس كنم و بعد بگويم كدام بزرگ تر از ديگرى است.
    حالا من مى خواهم بگويم: "خدا از همه هستى، بزرگ تر است"، شايد من بتوانم همه هستى را درك كنم، همه هستى را ببينم، امّا آيا مى توانم تو را هم ببينم؟
    آيا مى توانم بزرگى تو را احساس كنم؟ آيا مى توانم حقيقت تو را در ذهن خود تصوّر كنم؟
    وقتى من نمى توانم حقيقت تو را حس كنم و ببينم، چگونه مى توانم بگويم تو از همه جهان بزرگ تر مى باشى؟
    وقتى من مى گويم: "خدا از همه هستى، بزرگ تر است"، در واقع با زبان بى زبانى مى گويم: "من خدا را با هستى مقايسه نموده ام و خدا را بزرگ تر از همه هستى يافته ام".
    اكنون مى فهمم چرا تو از ما خواسته اى پيرو اهل بيت(عليهم السلام)باشيم، اين سخن امام صادق(عليه السلام) چقدر دقيق است.
    الله اكبر !
    حقيقت تو بالاتر و والاتر از اين است كه در فهم و درك من بگنجد. هيچ كس نمى تواند حقيقت تو و چگونگى تو را درك كند. اين معناى واقعى اين ذكر است.
    هرچه از خدا در ذهن خودم تصوّر كنم، بايد بدانم كه تو غير از آن مى باشى، من فقط مى توانم با فكر كردن به آنچه تو آفريده اى، به گوشه اى از عظمت تو پى ببرم، امّا نمى توانم حقيقت تو را بشناسم. هيچ كس نمى تواند تو را وصف كند، زيرا ذهن بشر فقط مى تواند چيزى را وصف كند كه آن را با حواس خود درك كرده باشد، تو را هرگز نمى توان با حواس بشرى درك كرد.
    تو بالاتر از اين هستى كه به وصف و درك بشر درآيى !
    الله اكبر ! [74]




نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۶۸: از كتاب تفسير باران، جلد ششم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن