کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    كهف: آيه ۲۹ - ۲۸

      كهف: آيه ۲۹ - ۲۸


    وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا (28 ) وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاء كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا (29 )
    چند نفر از ثروتمندان نزد محمّد(صلى الله عليه وآله) آمدند و به او گفتند: "اى محمّد ! چرا بردگان و فقيران را دور خود جمع مى كنى؟ اگر مى خواهى ما به تو ايمان بياوريم، آنان را از خود دور كن".
    پيامبر لحظه اى با خود فكر كرد، درست است كه او دوست داشت همه ايمان بياورند و رستگار شوند، امّا اين بزرگان خواسته اى دارند، آيا ايمان آن ها آن قدر ارزش دارد كه پيامبر مؤمنان فقير را از خود دور كند؟

    * * *


    پيامبر دوست داشت بداند دستور تو چيست، تو جبرئيل را مى فرستى تا به محمّد(صلى الله عليه وآله) چنين بگويد:
    اى محمّد ! مبادا به خاطر سخن كافران از اين مؤمنان فقيرى كه اطراف تو هستند، دست بردارى ! آنان به من ايمان آورده اند و هر صبح و شام مرا مى خوانند و فقط رضاى مرا مى طلبند.
    اى محمّد ! مبادا در پى جلوه هاى فريبنده دنيا آن ها را ناديده بگيرى، از سخنان كافرانى كه دل آنان را از ياد خود غافل ساخته ام، پيروى نكن، آن كافران اسير هواى نفس خود شدند و تبهكار شدند.
    اى محمّد ! اين قرآن سخن حقّ است كه به قلب تو نازل كردم، تو قرآن را براى همه خواندى، راه حقّ از باطل مشخّص شد، من انسان را با اختيار آفريدم، او بايد خودش راهش را انتخاب كند، تو وظيفه خود را انجام دادى پس ديگر به كافران ثروتمند فكر نكن، هر كس بخواهد ايمان مى آورد و هر كس هم بخواهد كافر مى شود.
    من به كافران در دنيا مهلت مى دهم، امّا در روز قيامت به عذاب گرفتار مى شوند، من براى آنان آتشى آماده كرده ام كه مثل خيمه اى آنان را از هر سو فرا مى گيرد، اگر از شدّت تشنگى شربت آبى طلب كنند، فرشتگان به آنان آبى مانند مس گداخته مى دهند كه صورت هاى آنان را مى سوزاند، چه بد نوشيدنى و چه بد منزلگاهى در انتظار آنان است !!

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۸۲: از كتاب تفسير باران، جلد ششم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن