قُلْ لَوْ كَانَ مَعَهُ آَلِهَةٌ كَمَا يَقُولُونَ إِذًا لَابْتَغَوْا إِلَى ذِي الْعَرْشِ سَبِيلًا (42 ) سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يَقُولُونَ عُلُوًّا كَبِيرًا (43 )
بسيارى از آنان مى گويند كه بُت ها شريك تو هستند، بُت ها قطعه اى از چوب يا سنگ بيشتر نيستند، موجوداتى بى جان كه هيچ كارى نمى توانند انجام دهند، به راستى اگر آنان شريك تو بودند، همواره سعى مى كردند كه بر قدرت خود بيفزايند و به سوى تو كه خداى اين جهان هستى، راهى پيدا كنند تا سهم بيشترى از تو بگيرند، تو صاحب عرش مى باشى، جهان در دست قدرت توست، اگر بُت ها شريك تو هستند، چرا سكوت كرده اند؟ چرا نمى خواهند از فرمانِ تو خارج شوند؟
اگر آن ها در اداره اين جهان نقش دارند و صاحب قدرت هستند، بايد روز به روز بر قدرت خود بيفزايند، هر صاحب قدرتى دوست دارد كه قدرت خود را زياد و زيادتر كند، اين طبيعت قدرت است، به راستى چرا بُت ها اين گونه خاموش افتاده اند؟
مگر بُت پرستان نمى گويند بُت ها در اين جهان آفرينش قدرت دارند؟
پس چرا بُت ها براى زياد شدن قدرت خود تلاشى نمى كنند؟
اگر واقعاً بُت ها قدرتى داشتند بايد بر سر زياد كردن قدرت با تو ستيز مى كردند و اين باعث مى شد كه در نظم جهان، اشكالى پيش آيد، امّا هر كس به جهان نگاه كند، در آن نظم را مى بيند، اين نشانه اين است كه بُت ها هرگز قدرتى نداشته اند و شريك تو نبوده اند.
تو از همه اين سخنان پاك و منزّه هستى، تو بسى بالاتر از آن هستى كه شريك داشته باشى.
* * *