کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    مريم: آيه ۷۲ - ۶۵

      مريم: آيه ۷۲ - ۶۵


    رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالاَْرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا (65 ) وَيَقُولُ الاِْنْسَانُ أَئِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا (66 ) أَوَلَا يَذْكُرُ الاِْنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَيْئًا (67 ) فَوَرَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا (68 ) ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ كُلِّ شِيعَة أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِيًّا (69 ) ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلَى بِهَا صِلِيًّا (70 ) وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتًْما مَقْضِيًّا (71 )ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا (72 )
    محمّد(صلى الله عليه وآله) مردم مكّه را از بُت پرستى نهى مى كرد و از آنان مى خواست كه فقط تو را بپرستند و به روز قيامت ايمان بياورند، او به مردم مى گفت كه در روز قيامت همه انسان ها زنده خواهند شد و نتيجه كردار خود را خواهند ديد.
    روزى، يكى از بزرگان مكّه استخوان پوسيده انسانى را برداشت و نزد محمّد(صلى الله عليه وآله) آمد. او با انگشتانش استخوان را پودر كرد و گفت: "اى مردم ! محمّد مى گويد وقتى ما مُرديم و استخوان هاى ما پوسيد، بار ديگر زنده مى شويم، آيا چنين چيزى ممكن است؟".
    اكنون تو اين آيات را نازل مى كنى:

    * * *


    انسان كافر مى گويد: "آيا پس از مرگ دوباره زنده مى شوم و از قبر بيرون مى آيم".
    چرا او به ياد نمى آورد كه من پيش از اين او را آفريدم در حالى كه چيزى نبود و وجودى نداشت. او با تعجّب مى گويد: چگونه ممكن است استخوان هاى پوسيده، زنده شوند، چرا او تعجّب نمى كند كه من او را از هيچ آفريدم، وقتى مى خواستم او را بيافرينم، از او هيچ استخوانى هم نبود.
    وقتى من قدرت دارم او را از هيچ بيافرينم، مى توانم او را از استخوان پوسيده اى هم زنده كنم.
    سوگند به نام خودم كه در روز قيامت، همه اين كافران را با شيطان هايى كه آنان را وسوسه مى كنند، زنده مى كنم و آنان را يكجا جمع مى كنم، من آنان را حاضر مى كنم تا دور آتش جهنّم به زانو درآيند، آنگاه فرشتگان من سراغ ياغى ترين آن كافران مى روند و آنان را از ديگران جدا مى كنند و در آتش جهنّم مى اندازند، در آن روز رهبران و پيشوايان آنان زودتر از همه در آتش مى سوزند، من مى دانم چه كسانى براى سوختن در آتش سزاوارترند.
    همه انسان ها وارد جهنّم خواهند شد، اين فرمان من است و حتماً چنين خواهد بود، پس از آن كه همه وارد جهنّم شدند، من پرهيزكاران را از آتش نجات مى دهم و كافران را كه به خود و ديگران ستم كردند در جهنّم رها مى كنم، آنان از ترس و ناتوانى و شدّت عذاب به زانو در مى آيند و نمى توانند بايستند.

    * * *


    تو در سوره انبياء آيه 101 مى گويى كه بندگان خوب تو از آتش جهنّم دور خواهند بود، امّا در اينجا مى گويى كه همه انسان ها وارد جهنّم خواهند شد.
    كدام سخن تو را قبول كنم؟
    آيا پيامبران و بندگان خوب تو هم به جهنّم مى روند؟
    مى دانم كه تو بندگان خوب خود را از آتش نجات مى دهى، امّا سخن در اين است: آيا آنان وارد جهنّم مى شوند يا نه؟
    جواب اين است: "بندگان خوب هم وارد جهنّم مى شوند، امّا آنان از آتش به دور هستند".
    اين چه جوابى است؟
    چگونه مى شود كسى وارد جهنّم بشود و از آتش دور باشد؟
    در زبان فارسى بين واژه "ورود" و "دخول" تفاوتى نيست، امّا در زبان عربى، معناى اين دو واژه با هم فرق دارد.
    در اين آيه از واژه "ورود" استفاده كردى و از واژه "دخول" استفاده نكردى. از "دخول در جهنّم" سخن نگفتى ! از "ورود به جهنّم" سخن گفتى !
    من بايد تفاوت اين دو واژه را بفهمم.

    * * *


    در زبان عربى به كسى كه از چاه آب مى كشد، "وارد الماء" مى گويند، يعنى او به آب وارد شده است.
    اكنون اين سؤال را مى پرسم: آيا كسى كه دلو را داخل چاه مى اندازد، خودش داخل آب مى شود؟
    اگر او مى خواست داخل آب شود، ديگر طناب به چاه نمى انداخت ! او بالاى چاه مى ايستد و دلو را در چاه مى اندازد. در زبان عربى مى گويند: "او وارد آب شده است". اگر او از چاه پايين برود و داخل آب شود به او مى گويند كه او داخل آب شده است.
    در قرآن براى وصف كسى كه آب از چاه مى كشد، از واژه "ورود" استفاده شده است.
    قرآن ماجراى يوسف(عليه السلام) را چنين بيان مى كند: "برادران يوسف، او را در چاه انداختند. كاروانى از راه رسيد، آن كاروان كسى را براى آوردن آب فرستادند، او بر لب چاه آمد و دلو خود را در چاه انداخت، يوسف در آن دلو نشست و از چاه بالا آمد".[107]
    قرآن از كسى كه دلو را داخل چاه انداخت به عنوان "وارد" ياد مى كند، او وارد آب شد امّا داخل آب نشد، او فقط تا نزديك آب آمد.
    اكنون كه معناى واژه "ورود" را در زبان عربى فهميدم، آيه 71 اين سوره را معنا مى كنم: تو مى گويى همه انسان ها نزديك جهنّم مى آيند، تو مؤمنان را نجات مى دهى، آنان هرگز داخل جهنّم نمى شوند، امّا كافران داخل جهنّم مى شوند و در آتش آن مى سوزند.
    "ورود به جهنّم" يعنى: نزديك جهنّم آمدن (زيرا پل صراط از روى جهنم مى گذرد و همه بايد از آن پل عبور كنند).
    "دخول به جهنّم" يعنى: داخل شدن به جهنّم و سوختن در آتش آن.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۲۹: از كتاب تفسير باران، جلد ششم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن