أَفَأَصْفَاكُمْ رَبُّكُمْ بِالْبَنِينَ وَاتَّخَذَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ إِنَاثًا إِنَّكُمْ لَتَقُولُونَ قَوْلًا عَظِيًما (40 )
مردم در روزگار جاهليّت دوست داشتند كه فرزند آنان پسر باشد و دختر را مساوى با خوارى و ذلّت مى دانستند، ولى فرشتگان را دختران تو مى دانستند و مى گفتند فرشتگان شريك تو هستند.
اكنون تو به آنان مى گويى: "شما دختر داشتن را ننگ و عيب مى دانيد، اگر واقعاً داشتن دختر عيب و ننگ است، چرا آن را به من نسبت مى دهيد؟ آيا من به شما پسر دادم و براى خود دختران را برگزيدم؟ اين چه سخن بى جايى است كه مى گوييد؟".
در اسلام، داشتن دختر نه تنها مايه عيب و ننگ نيست، بلكه مايه بركت و رحمت است، امّا در اينجا با توجّه به عقيده آن مردم با آنان سخن مى گويى، از آنان اين سؤال را مى پرسى و آنان جوابى ندارند: "اگر دختر داشتن، عيب و ننگ است، پس چرا براى من دخترانى قرار داده ايد؟".
تو خداى يگانه اى، هيچ فرزندى ندارى، نه پسر نه دختر، انسان كه فرزند دارد، يك روزى از بين مى رود و فرزندش جاى او را مى گيرد. اين يك قانون است. هر چيزى كه فرزند داشته باشد، محكوم به فناست. تو هرگز فرزند ندارى، براى همين هرگز پايانى ندارى. تو هميشه بوده و خواهى بود.
[48] * * *