کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    مريم: آيه ۲۹ - ۲۷

      مريم: آيه ۲۹ - ۲۷


    فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا يَا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئًا فَرِيًّا (27 ) يَا أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْء وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا (28 ) فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا (29 )
    مريم(عليها السلام) نزديك شهر رسيد، مردم ديدند كه او نوزادى را در آغوش گرفته است، همه با تعجّب به او نگاه كردند، مريم(عليها السلام)مانند مادر با آن نوزاد رفتار مى كند، آيا اين كودك از مريم(عليها السلام)است. آنان جلو آمدند و از مريم(عليها السلام) سؤال كردند كه اين كودك را از كجا آورده اى، مريم(عليها السلام) پاسخى نداد و با اشاره به آنان فهماند كه روزه سكوت گرفته است.
    در آن روزگار، روزه سكوت، نوعى آيين مذهبى بود، هر كسى مى توانست اين روزه را بگيرد، او بايد از صبح تا شب هيچ سخنى بر زبان نمى آورد، (البتّه اسلام اين آيين مذهبى را تأييد نكرد).
    زنان شهر با خود گفتند: "مريم زنا كرده است و كودكى به دنيا آورده است، او چه كار زشتى كرده است" و به صورت او آب دهان انداختند. مريم(عليها السلام) هيچ پاسخى به آنان نداد و به سوى بيت المقدس پيش مى رفت تا به محلّ عبادت خود برسد. وقتى مريم(عليها السلام) وارد محراب خود شد به نماز ايستاد، گروهى از بزرگان نزدش آمدند و گفتند: "اى مريم ! تو كار بسيار عجيب و بدى انجام دادى، اى خواهر هارون ! پدر تو مرد بدى نبود و مادر تو زن بدكاره اى نبود ! چرا تو بدكاره شدى؟ اين نوزاد را از كجا آورده اى؟".
    مريم(عليها السلام) با دست به عيسى(عليه السلام) اشاره كرد و به آنان فهماند كه با او سخن بگويند و از او سؤال كنند. آنان عصبانى شدند و گفتند: "چگونه با نوزادى كه در گهواره است سخن بگوييم".

    * * *


    آنان به مريم(عليها السلام) گفتند: "اى خواهر هارون !"، منظور آنان از اين سخن چه بود؟
    در ميان آنان مردى به نام "هارون" زندگى مى كرد، او آن قدر اهل تقوا و پرهيز از گناه بود كه نامش ضرب المثل شده بود. هر وقت مى خواستند مردى را به پاكى ياد كنند مى گفتند: "او برادر هارون است"، اگر مى خواستند زنى را به پاكدامنى ياد كنند مى گفتند: "او خواهر هارون است".
    در واقع اين ضرب المثلى در ميان مردم آن روزگار بود، آنان به مريم(عليها السلام)گفتند: "اى خواهر هارون"، منظور آنان اين بود كه ما تو را به پاكى و پاكدامنى مى شناختيم، اين چه كارى بود كه تو انجام دادى؟

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۱۷: از كتاب تفسير باران، جلد ششم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن