کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    هود: آيه ۹۰ - ۸۸

      هود: آيه ۹۰ - ۸۸


    قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَة مِنْ رَبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الاِْصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ (88 ) وَيَا قَوْمِ لَا يَجْرِمَنَّكُمْ شِقَاقِي أَنْ يُصِيبَكُمْ مِثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوح أَوْ قَوْمَ هُود أَوْ قَوْمَ صَالِح وَمَا قَوْمُ لُوط مِنْكُمْ بِبَعِيد (89 ) وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ (90 )
    شعيب(عليه السلام)در جواب گفت:
    شما به من مى گوييد كه سخن غير عاقلانه مى گويم، به راستى آيا مى توانم بر خلاف امر خداى خويش رفتار كنم؟ او به من وسعت رزق داده است، مرا پيامبر شما قرار داده است و به من معجزه عنايت كرده است.
    من قصد دارم به شما خدمت كنم، من چيزهايى را مى دانم كه شما نمى دانيد، من نمى خواهم خودم بر خلاف گفته هايم عمل كنم، من يك هدف بيشتر ندارم و آن اصلاح شما و جامعه است.
    بدانيد تا آنجا كه بتوانم وظيفه خود را انجام مى دهم، براى اين منظور فقط از خدا توفيق مى خواهم، به او توكّل مى كنم و به درگاه او رو مى آورم.
    اى مردم ! مبادا دشمنى با من شما را به گناه وسركشى وادارد، شما سرگذشت قوم نوح، قوم عاد و قوم ثمود را شنيده ايد، همه آنان به عذاب خدا گرفتار شدند، مخصوصاً قوم لوط كه از شما دور نيست، شما مى دانيد كه آنان به چه سرنوشتى مبتلا شدند، از آنان عبرت بگيريد و دست از گناه و بُت پرستى برداريد.
    به سوى خدا رو كنيد، از گناهان خود طلب بخشش كنيد، توبه كنيد كه خداى من به بندگانش مهربان است و آن ها را خيلى دوست دارد، او توبه شما را مى پذيرد و گناهانتان را مى بخشد.

    * * *


    سخن از داستان شعيب(عليه السلام)است.
    ولى من دوست دارم درباره آيه 86 مطلبى را بنويسم. براى همين فعلاً ماجراى شعيب(عليه السلام)و قوم او را رها مى كنم و اين مطلب را مى نويسم:
    من شنيده ام وقتى مهدى(عليه السلام)ظهور كند، اين آيه را مى خواند، آرى، وقتى روزگار ظهور فرا برسد، تو فرشتگان خود را به زمين مى فرستى تا مهدى(عليه السلام)را يارى كنند. آن روز، جبرئيل به مهدى(عليه السلام)سلام مى كند و مى گويد: "آقاى من ! دعاى شما مستجاب شد و خدا به شما اجازه ظهور داد".[157]
    پس از آن، مهدى(عليه السلام)به كعبه تكيه مى زند و اين آيه را مى خواند:
    (بَقيَّةُ اللهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤمِنينَ).
    و سپس مى گويد: "من بَقيّةُ الله و حجّت خدا هستم".[158]
    به راستى چرا مهدى(عليه السلام)خود را اين گونه معرّفى مى كند؟
    بعضى افراد، وسايل قيمتى تهيّه مى كنند و آن را در جايى مطمئن قرار مى دهند، آن وسايل، ذخيره هاى آن ها هستند. تو هم براى خود ذخيره اى دارى، تو پيامبران زيادى براى هدايت بشر فرستادى، آن ها تلاش زيادى كردند،، امّا نتوانستند عدالت را در همه كره زمين برقرار كنند، زيرا زمينه آن فراهم نشده بود.
    تو مهدى(عليه السلام)را براى روزگارى ذخيره كردى كه زمينه ظهور فراهم شود، در آن روز، مهدى(عليه السلام)، حكومت عدل را در همه جهان برپا خواهد نمود.
    آرى، مهدى(عليه السلام)، بَقيّةُ الله است، او ذخيره توست، او يادگار همه پيامبران است و اگر من مؤمن باشم او براى من بهتر از همه است.
    من بايد ساعت ها روى اين سخن فكر كنم.

    * * *


    اكنون به ماجراى شعيب(عليه السلام)و قوم او بازمى گردم و سخنان آن مردم با پيامبرشان را بيان مى كنم:

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۸۹: از كتاب تفسير باران، جلد چهارم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن