قَالُوا يَا شُعَيْبُ أَصَلَاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آَبَاؤُنَا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ إِنَّكَ لاََنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ (87 )
آنان رو به شعيب(عليه السلام)كردند و گفتند: "اى شعيب ! آيا نمازت تو را وامى دارد كه از ما بخواهى دست از دين پدران خود برداريم و اختيار مال خود را نداشته باشيم؟ تو مرد عاقل و كاردانى بودى، حالا چگونه شده كه اين پيشنهاد غير عاقلانه را به ما مى دهى، ما هرگز بُت پرستى و اين كاسبى سودآور خود را رها نمى كنيم و به سخنان تو ايمان نمى آوريم".
* * *