کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    انفال : آيه ۴۱

      انفال : آيه ۴۱


    وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْء فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آَمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ (41 )
    مسلمانان با پيروزى بر كافران در جنگ بدر، به غنيمت هاى زيادى دست يافتند، تو در اينجا درباره تقسيم اين غنيمت ها سخن مى گويى و دستور مى دهى تا پيامبر يك پنجم آن را به عنوان "خمس" بردارد و بقيّه آن را ميان مسلمانانى كه در جنگ شركت كرده بودند، تقسيم كند.
    آيا پرداخت خمس، فقط درباره غنيمت هاى جنگى است؟
    اين آيه، درباره غنيمت هاى جنگ بدر نازل شد، امّا نازل شدن يك آيه درباره يك موضوع، آن آيه را محدود به آن موضوع نمى كند.
    در اين آيه، از واژه "غنيمت" استفاده كرده اى، بعضى ها تصوّر مى كنند كه خمس فقط در غنيمت هاى جنگى واجب است. امّا واژه غنيمت در زبان عربى به دو معنا مى باشد: غنيمت جنگى، فايده و سود مالى.
    دانشمندانى كه در زمينه واژه هاى عربى، تحقيق كرده اند به اين نكته اشاره مى كنند. يكى از آنان چنين مى گويد: "واژه غنيمت، در هر چيزى كه انسان از دشمن يا غير دشمن به دست مى آورد، به كار مى رود".[15]
    ما باور داريم كه بهترين مفسّران قرآن، اهل بيت(عليهم السلام)هستند، در احاديث آنان به اين نكته اشاره شده است كه خمس، فقط در غنيمت جنگى نيست. يكى از ياران امام كاظم(عليه السلام)از آن حضرت درباره خمس سؤال كرد، آن حضرت در جواب چنين فرمود: "خمس درباره هر فايده و سودى است كه مردم به دست مى آورند".[16]
    به هر حال، مسلمانان بايد 20 درصد از غنيمت هاى جنگى و همچنين 20 درصد درآمد خالص اضافى خود را به عنوان خمس پرداخت كنند، من در پايان هر سال، بايد سرمايه خود را حساب كنم، اگر پولى اضافه بر مخارج ساليانه داشتم، بايد بيست درصد آن را به عنوان خمس پرداخت كنم.

    * * *


    تو اسلام را كامل ترين اديان قرار دادى و همه نيازهاى مادّى و معنوى را در آن پيش بينى نمودى، تو مى خواهى اين دين، هم سعادت فرد و هم سعادت جامعه را در پى داشته باشد.
    پيامبر براى اداره جامعه، نياز به يك پشتوانه مالى داشت تا بتواند با آن از بينوايان، بيماران، بى سرپرستان و يتيمان جامعه دستگيرى كند. تو زكات را بر مسلمانان واجب كردى و با اين حكم، نياز نيازمندان برطرف مى شود.
    ولى پيامبر براى اداره جامعه، به بودجه بيشترى نياز داشت، تو خمس را واجب كردى تا او بتواند به اداره جامعه بپردازد، در واقع، خمس براى تأمين بودجه هر كار خيرى است كه پيامبر يا امام بخواهد انجام دهد و براى هر موردى كه صلاح بداند، مصرف كند.[17]
    براى حفظ كرامت و عزّت پيامبر، دادن زكات و صدقه به سادات (كسانى كه از بنى هاشم هستند) را حرام كردى و قسمتى از خمس را به نيازمندانى كه از سادات هستند، قرار دادى.

    * * *


    در اين آيه، شش مصرف براى خمس بيان شده است:
    1ـ سهم خدا
    2ـ سهم پيامبر
    3ـ سهم امامان معصوم كه بعد از پيامبر، رهبران جامعه مى باشند.
    در اين آيه، امامان معصوم، به عنوان خويشاوندان پيامبر ذكر شده اند.
    نكته مهم اين است كه سهم خدا و سهم پيامبر، پس از پيامبر به امام معصوم مى رسد و معمولاً از آن ها به عنوان "سهم امام" نام مى برند. در روزگار غيبت امام معصوم، سهم امام، در اختيار فقيهان مى باشد تا به مصرف نيازهاى جامعه برسانند.
    4 - سهم يتيم سيّد
    5 - سهم فقير سيّد
    6ـ سهم كسى كه سيّد است و در راه مانده است و پول ندارد به وطن بازگردد. معمولاً اين سه سهم را به عنوان "سهم سادات" ذكر مى كنند.
    تو صدقه دادن به سيّد (كسى كه از نسل پيامبر است) را حرام كرده اى، اگر آنان نيازمند باشند، حرام است كه به آنان زكات داده شود، براى همين براى نيازمندانى كه از نسل پيامبر هستند، سهمى از خمس قرار دادى. اگر سيّدى نياز به كمك داشت، از خمس به او پرداخت مى شود.

    * * *


    تو درباره وجوب خمس سخن گفتى، اكنون به مسلمانان مى گويى اگر شما به من و به يارى و نصرتى كه بر پيامبر در جنگ بدر نازل كردم، ايمان داريد، خمس را پرداخت نماييد.
    در روز بدر، دو گروه كافران و مسلمانان با هم روبرو شدند و اگر يارى و نصرت تو نبود، مسلمانان نابود شده بودند، تو چنين اراده كردى كه آنان را پيروز اين ميدان كنى كه تو بر هر كارى توانا هستى.
    در اين آيه از روز جنگ بَدر به عنوان روز "جدايى حقّ از باطل" تعبير مى كنى، روزى كه مؤمنان از كافران جدا شدند و هر يك براى آرمان خويش به ميدان آمدند.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۲۱: از كتاب تفسير باران، جلد چهارم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن