وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ وَكَفَى بِرَبِّكَ هَادِيًا وَنَصِيرًا (31 )
پيامبر براى مردم مكّه قرآن مى خواند و آنان را به يكتاپرستى دعوت مى كرد، امّا گروهى از آنان با او دشمنى مى كردند، اكنون تو او را دلدارى مى دهى و به او مى گويى: "اى محمّد ! فقط تو نيستى كه با دشمنىِ مخالفان روبرو شده اى، اين سرنوشت همه پيامبران بوده است كه با دشمنان شيطان صفت درگير شده اند، بدان كه تو بى ياور نيستى، من راهنما و ياور تو هستم و اين تو را كفايت مى كند".
آرى، تو از پيامبران خواستى تا مردم را به راه راست دعوت كنند، طبيعى است، كسانى كه در گمراهى بودند با پيامبران دشمنى مى كردند. گمراهان از روى لجاجت حاضر به ايمان آوردن نبودند، پيامبران هم كه هرگز با كافران دوست نمى شدند، پس ميان كافران و پيامبران همواره دشمنى بوده است، اين يك قانون است: "هرگز پيروان هدايت با پيروان گمراهى، دوست نمى شوند".
اين همان "تبرّا" مى باشد.
* * *
دين، هم اصول دارد و هم فروع. تولّا و تبرّا، از فروع دين است.
تولّا، يعنى با دوستان خدا، دوست بودن !
تبرّا، يعنى با دشمنان خدا، دشمن بودن ! يعنى شيطان گريزى !
تبرّا، يعنى بى رنگى تمام جاذبه ها و جلوه هاى شيطانى در زندگى من !
تبرّا، يعنى بريدن از همه پليدى ها و پيوستن به همه خوبى ها !
* * *