کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فُرقان: آيه ۲۶ - ۲۵

      فُرقان: آيه ۲۶ - ۲۵


    وَيَوْمَ تَشَقَّقُ السَّمَاءُ بِالْغَمَامِ وَنُزِّلَ الْمَلَائِكَةُ تَنْزِيلًا (25 ) الْمُلْكُ يَوْمَئِذ الْحَقُّ لِلرَّحْمَنِ وَكَانَ يَوْمًا عَلَى الْكَافِرِينَ عَسِيرًا (26 )
    از من مى خواهى تا روز قيامت را به ياد آورم، روزى كه تو آسمان و "غَمام" را مى شكافى و فرشتگان را فرو مى فرستى، در آن روز، فرمانروايى از آنِ توست، به راستى كه آن روز براى كافران، روز سخت و ناگوارى خواهد بود.

    * * *


    از "غَمام" سخن گفتى، منظور تو از اين واژه چيست؟
    به ابرى كه در آسمان است، "غَمام" مى گويند، آيا تو در روز قيامت ابر را مى شكافى؟
    اين ابر چيست كه تو در اينجا از آن سخن مى گويى؟
    بعضى ها درباره اين "ابر" چنين نوشته اند: "وقتى قيامت بر پا مى شود، همه ستارگانى كه در آسمان هستند، منفجر مى شوند، در اثر انفجار آن ها، فضاى آسمان پر از گَرد و غبار مى شود، زمين از گَرد و غبار پوشيده مى شود، منظور از ابر، همان گَرد و غبارها هستند كه آسمان دنيا را مى پوشانند".[144]
    من در كتاب ها به جستجوى بيشتر مى پردازم، به اين سخن مى رسم: "اگر مظلومى كه به او ظلم شده است، نفرين كند، هفت آسمان گشوده مى شود، نفرين او به بالاى غمام مى رسد و خدا به او مى گويد: به خدا قسم تو را يارى مى كنم...".[145]
    من به اين سخن فكر مى كنم و به سه نكته مى رسم:
    نكته اوّل: قبل از قيامت هم "غَمام" وجود دارد، لازم نيست كه ستارگان منفجر شوند و گَرد و غبار ايجاد شود تا غمام به وجود آيد، همين الآن هم كه ستارگان در آسمان وجود دارند، "غَمام" هست.
    نكته دوم: غَمام بالاى هفت آسمان وجود دارد. دعاى مظلوم از هفت آسمان عبور مى كند، سپس به غمام مى رسد. پس معلوم مى شود غمام ربطى به انفجار ستارگان ندارد، همه ستارگان در آسمان اوّل مى باشند، انفجار آن ها در روز قيامت، غبارى را در آسمان اوّل ايجاد مى كند، اين غبار ربطى به بالاى آسمان هفتم ندارد.
    نكته سوم: منظور از غمام، ابرهاى معمولى كه من در آسمان دنيا مى بينم، نيست. اين ابرها كه باران از آن ها نازل مى شود، در همين آسمان دنيا مى باشند، امّا غمام چيزى است كه در بالاى آسمان هفتم است.

    * * *


    الآن ديگر وقت آن است كه معناى واژه "غمام" را در زبان عربى بررسى كنم. اين واژه در اصل به چيزى كه مانعِ ديد شود، گفته مى شود. از آن جهت كه ابرها مانع ديده شدن خورشيد و آسمان مى شوند، به آن ها "غمام" مى گويند.
    بعد از هفت آسمان، دنياى ملكوت آغاز مى شود، دنيايى كه هيچ انسانى غير از محمّد(صلى الله عليه وآله) آن را درك نكرده است. شبى كه محمّد(صلى الله عليه وآله) به معراج رفت، از هفت آسمان عبور كرد و سپس به اين حجاب ها رسيد، حجاب هايى كه از نور بود.[146]
    اكنون كه مى دانم واژه "غمام" در اصل چيزى است كه مانعِ ديد مى شود، مى توانم معناى اين آيه را بفهمم: پس از آسمان هفتم، حجاب هايى وجود دارد، به اين حجاب ها، "غمام" مى گويند، زيرا اين حجاب ها، مانع ديده شدن دنياى ملكوت مى شوند.
    پس "غمام"، گَرد و غبارى كه از انفجار ستارگان ايجاد مى شود، نيست ! همچنين "غمام" ابرهاى باران زا نيستند، بلكه حجاب هاى بالاى آسمان هفتم است كه از ديده ها پنهان است، روز قيامت كه فرا رسد، پرده ها از جلوى چشم انسان ها كنار مى رود، همه نگاه مى كنند، تو در آن روز آسمان و حجاب هاى بالاى آن را مى شكافى و فرشتگان را فرو مى فرستى، آن روز همه مى توانند فرشتگان را ببينند. آرى، روز قيامت هم فرمانروايى از آنِ توست.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۶۴: از كتاب تفسير باران، جلد هفتم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن