وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوح وَعَادٌ وَثَمُودُ (42 ) وَقَوْمُ إِبْرَاهِيمَ وَقَوْمُ لُوط (43 )وَأَصْحَابُ مَدْيَنَ وَكُذِّبَ مُوسَى فَأَمْلَيْتُ لِلْكَافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ (44 )
تو محمّد(صلى الله عليه وآله) را براى هدايت مردم فرستادى، او دعوت خود را از شهر مكّه آغاز نمود، مردم آن شهر بُت ها را مى پرستيدند، محمّد(صلى الله عليه وآله) آنان را از بُت پرستى نهى كرد، امّا آنان او را دروغگو و ديوانه و جادوگر خواندند.
وقتى محمّد(صلى الله عليه وآله) به مدينه هجرت نمود، باز هم بُت پرستان مكّه به دشمنى خود با او ادامه دادند، بزرگان مكّه به مردم مى گفتند كه محمّد(صلى الله عليه وآله) دروغگويى بيش نيست.
تو مى دانى پيامبرت از اين سخنان دلگير شده است، از اين رو با او چنين سخن مى گويى: "اى محمّد ! اگر اين مردم تو را تكذيب مى كنند، عجيب نيست، زيرا پيش از اين نيز با ديگر پيامبران من چنين كردند. قوم نوح، قوم عاد، قوم ثَمود، قوم ابراهيم، قوم لوط، قوم مَدين، اين ها هم پيامبران خود را دروغگو خطاب كردند، فرعونيان نيز موسى(عليه السلام) را دروغگو دانستند، اين قانون من است، من به كافران مهلت مى دهم، سپس آنان را به عذابى سخت گرفتار مى سازم. آنان پيامبران مرا دروغگو خطاب كردند، نتيجه اين كارشان، عذابى سخت و هولناك بود".
* * *