کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    حج: آيه ۵۴ - ۵۲

      حج: آيه ۵۴ - ۵۲


    وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُول وَلَا نَبِيّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آَيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (52 ) لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاق بَعِيد (53 ) وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آَمَنُوا إِلَى صِرَاط مُسْتَقِيم (54 )
    محمّد(صلى الله عليه وآله) براى مردم قرآن مى خواند و گروهى از كافران براى جلوگيرى از رشد اسلام به مردم مى گفتند: محمّد جادوگر است، قرآن او سحر و جادوست !
    وقتى پيامبر اين سخنان را شنيد، دلگير شد، اكنون تو مى گويى كه كار كافران هميشه، همين بوده است، آنان براى نابودى دين تو تلاش مى كنند، امّا تو نمى گذارى آنان به نتيجه برسند و حقّ را از بين ببرند.
    تو به پيامبران كتاب آسمانى نازل كردى، آنان آيات تو را براى مردم بيان مى كردند. افراد شيطان صفت در گفتار پيامبران شبهه و دسيسه ايجاد مى كردند تا شايد مؤمنان را منحرف كنند، امّا تو اين دسيسه ها را بى اثر مى ساختى و آيات خود را استوار مى گرداندى و تو بر همه چيز دانا هستى و كارهاى تو از روى حكمت است.
    دشمنان اسلام با سخنان خود مى خواستند مسلمانان را در شكّ و ترديد بيندازند، به راستى كه آنان از حقّ و حقيقت به دور افتاده اند.
    كسانى كه اهل علم و دانش بودند به راحتى حقّ را تشخيص مى دادند، آنان مى دانستند كه اين آيات از طرف توست، آنان به قرآن تو ايمان داشتند و دل هاى آنان مطمئن بود، تو مؤمنان را به راه راست هدايت مى كنى.

    * * *


    وقتى آيه اى بر پيامبر نازل مى شد، دشمنان قرآن به آن آيه گوش مى كردند تا شبهه و سؤالى پيدا كنند و آن را به مسلمانان بگويند. آنان با اين كار مى خواستند اعتقاد مسلمانان به قرآن را تضعيف كنند.
    براى مثال اين ماجرا را نقل مى كنم:
    آيه 98 سوره انبياء نازل شد، ترجمه آن آيه چنين است: "به زودى شما و آنچه شما مى پرستيد هيزم جهنّم مى شويد".
    معناى اين آيه روشن است، قرآن با بُت پرستان سخن مى گويد، در روز قيامت همه بُت ها به جهنّم انداخته مى شوند و در آتش سوزانده مى شوند.
    كافران وقتى اين آيه را شنيدند، نزد مسلمانان آمدند و گفتند:
    ــ اى مسلمانان ! آيا قبول داريد كه قرآن مى گويد هر آنچه غير خدا پرستيده شود، هيزم جهنّم خواهد شد.
    ــ آرى. اين آيه قرآن است.
    ــ اى مسلمانان ! همه ما مى دانيم كه مسيحيان عيسى را مى پرستند، پس عيسى هم هيزم جهنّم خواهد بود.
    مسلمانان به فكر فرو مى رفتند، عدّه اى به شك مى افتادند، اين سخنان دسيسه هاى دشمنان قرآن بود، امّا تو اين دسيسه ها را بى اثر ساختى و آيات خود را استوار گرداندى.
    در آيه 98 سوره انبياء روى سخن تو با بُت پرستان است، نه با مسيحيان !
    هر كس آيات قبل آن را بخواند، اين را مى فهمد، وقتى تو با بُت پرستان سخن مى گويى، وقتى مى گويى: "به زودى شما و آنچه شما مى پرستيد هيزم جهنّم مى شويد"، معلوم است كه منظور تو از اين سخن، بُت ها مى باشد، تو بت ها را همراه با بُت پرستان در جهنّم مى سوزانى.
    امّا براى اين كه حقّ را بيشتر آشكار كنى، دو آيه ديگر بر پيامبر نازل كردى، هر كس اين دو آيه را بخواند، يقين مى كند كه منظور تو از اين سخن، بُت ها مى باشد.
    من اين دو آيه را در اينجا ذكر مى كنم:
    * آيه اوّل: در آيه 101 سوره انبياء چنين گفتى: "كسانى كه در دنيا از نعمت ايمان بهره مند شده بودند، از آتش جهنّم فاصله اى بسيار دور دارند".
    عيسى(عليه السلام) پيامبر تو بود و به تو ايمان داشت، او هرگز به جهنّم نمى رود، درست است عدّه اى او را به عنوان خدا مى پرستند، امّا خود عيسى(عليه السلام) از اين كار بيزار است.
    *آيه دوم: در آيه 116 سوره مائده ماجراى روز قيامت را نقل كردى، در روز قيامت تو به عيسى(عليه السلام) مى گويى: اى عيسى ! آيا تو به مردم گفتى كه به جاى پرستش من، تو و مادرت را بپرستند؟
    عيسى(عليه السلام) در پاسخ مى گويد: "بارخدايا ! من هرگز حقّ ندارم آنچه را كه شايسته من نيست، بگويم، به آنان گفتم: خدايى را بپرستيد كه پروردگار من و پروردگار شماست، من تا آن زمان كه در ميان مردم بودم، مراقب و گواه آنان بودم و هنگامى كه مرا از ميان آنان برگرفتى، تو خود مراقب اعمال آن ها بودى و تو بر همه چيز ناظر و گواهى".
    اين نشان مى دهد كه عيسى(عليه السلام) به تو ايمان داشت و خود را بنده تو مى دانست، پس از او، عدّه اى منحرف شدند و او را پرستيدند و اين تقصير عيسى(عليه السلام)نيست.[67]

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۷۷: از كتاب تفسير باران، جلد هفتم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن