کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    انبياء: آيه ۹۶

      انبياء: آيه ۹۶


    حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ كُلِّ حَدَب يَنْسِلُونَ (96 )
    اكنون از قيامت سخن مى گويى: "روزى كه يأجوج و مأجوج گشوده شوند و آنان از هر بلندى بشتابند".
    در اين آيه از يأجوج و مأجوج سخن گفتى، من مدّت زيادى درباره اين آيه تحقيق كردم و فهميدم كه درباره "يأجوج" و "مأجوج"، دو نظريّه وجود دارد:
    * نظريّه اوّل: انسان هاى معمولى
    اين نظريّه مى گويد ياجوج و ماجوج از نسل نوح(عليه السلام) بودند، آنان مثل بقيّه انسان ها بودند و در قسمت شمالى كوه هاى قفقاز زندگى مى كردند. آنان مردمى وحشى بودند و گاهى به مناطق مسكونى حمله مى كردند و دست به قتل و غارت مى زدند.[36]
    در سرزمين قفقاز ميان درياى خزر و درياى سياه، سلسله كوه هايى است كه همچون يك ديوار، شمال را از جنوب جدا مى كند. در ميان آن رشته كوه ها، فقط يك تنگه وجود دارد كه شمال را به جنوب متّصل مى كند. اسم آن تنگه "داريال" است. در آن تنگه، ديوارى آهنين ساخته شد. اين ديوار را "ذُوالقَرنَيْن" ساخت. بعد از اين كار ذُوالقَرنَين، آن قوم وحشى تا سال هاى سال نتوانستند به مناطق جنوبى حمله كنند. (براى توضيح بيشتر درباره ذُوالقَرنَيْن به آيه 83 سوره كهف مراجعه شود).[37]
    اكنون يأجوج و مأجوج ديگر پشت آن ديوار آهنين نيستند، با گذشت زمان آنان توانستند از آن ديوار عبور كنند و كم كم آنان هم به زندگى شهرنشينى رو آوردند. آن ها انسان هايى معمولى بودند.
    در اين آيه چنين مى خوانيم: "روزى كه ياجوج و ماجوج گشوده شوند و آنان از هر بلندى بشتابند".
    منظور از اين آيه، گشوده شدن قبرهاى آن قوم است، وقتى كه روز قيامت برپا شود، همه انسان ها زنده مى شوند. در آن هنگام، قوم ياجوج و ماجوج سر از خاك برمى دارند، آنان جمعيّت بسيار زيادى هستند. منظره زنده شدن و آمدن آنان به صحراى قيامت، شگفت انگيز است، از اين رو در اين آيه نام آن ها ذكر شده است.
    آنان از قبرهاى خود سر برمى دارند و با عجله و شتاب براى حسابرسى در صف ها قرار مى گيرند.[38]
    * نظريّه دوم: انسان هايى عجيب و غريب !
    اين نظريّه، يأجوج و مأجوج را انسان معمولى نمى داند. هر كدام از آنان، هزار فرزند به دنيا مى آورند. آنان پشت كوه "قاف" زندگى مى كنند و قبل از قيامت از بلندى ها به سوى مردم دنيا هجوم مى آورند و همه را قتل عام مى كنند.[39]
    ذوالقَرنَين ديوارى آهنين ساخت و آنان را تا روز قيامت در آنجا زندانى كرد. طبق اين نظريّه، ذوالقَرنَين، كوروش نيست. همچنين سدّى كه ذوالقرنين ساخت، ديوار آهنين تنگه "داريال" در كوه هاى قفقاز نمى باشد.
    اين نظريّه مى گويد: "ذوالقَرنَين و ياجوج و ماجوج، ماجرايى عجيب است كه به زندگى معمولى انسان ها شباهت ندارد".
    اين پايان سخن درباره اين دو نظريّه بود.
    به نظر مى رسد كه نظريّه اوّل به واقعيّت نزديك تر باشد.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۴۱: از كتاب تفسير باران، جلد هفتم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن