أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آَيَاتِ اللَّهِ أَنَّى يُصْرَفُونَ (69 ) الَّذِينَ كَذَّبُوا بِالْكِتَابِ وَبِمَا أَرْسَلْنَا بِهِ رُسُلَنَا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ (70 ) إِذِ الاَْغْلَالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَالسَّلَاسِلُ يُسْحَبُونَ (71 ) فِي الْحَمِيمِ ثُمَّ فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ (72 ) ثُمَّ قِيلَ لَهُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ تُشْرِكُونَ (73 )
محمّد(صلى الله عليه وآله) قرآن را براى مردم مكّه مى خواند، گروهى از بزرگان مكّه به قرآن كفر ورزيدند و در آيات آن ستيزه كردند و قرآن را جادو، شعر و افسانه معرّفى كردند.
اكنون از سرانجام آنان سخن مى گويى، به راستى چنين افرادى كارشان به كجا خواهد كشيد؟ چه سرنوشتى در انتظار آنان است؟
آنان در اين دنيا، قرآن و آنچه را تو بر پيامبران نازل كردى، دروغ شمردند و به زودى نتيجه كار خود را خواهند ديد.
كى و كجا؟
روز قيامت !
وقتى كه در آتش جهنّم مى سوزند و تشنگى بر آنان غلبه مى كند و فرياد سرمى دهند و آب مى طلبند. زنجيرها و حلقه هاى آهنى، دور گردن آنان قرار گرفته است. فرشتگان آنان را به "چشمه حَميم" ببرند.
چشمه حَميم جزئى از جهنّم است امّا در آنجا شعله آتشى نيست، چشمه آب جوشانى مى جوشد. جگر آنان از تشنگى مى سوزد، از دور چشمه آبى را مى بينند و به سوى آن مى روند، امّا آب اين چشمه سوزان است، آبى كه از آن مى جوشد هم داغ است و هم متعفّن و آلوده !
آنان بسيار تشنه اند، چاره اى ندارند، از اين آب مى نوشند و تمام دهان و گلو و درون آنان مى سوزد.
اين برنامه اى براى عذاب آنان است:
سوختن در آتش جهنّم، تشنگى، رفتن به چشمه حميم، بازگشت به جهنّم، تشنگى، بازگشت به چشمه حميم... اين ماجرا ادامه دارد.
[162] * * *