کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    غافر: آيه ۴۵ - ۳۶

      غافر: آيه ۴۵ - ۳۶


    وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا هَامَانُ ابْنِ لِي صَرْحًا لَعَلِّي أَبْلُغُ الاَْسْبَابَ (36 ) أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لاََظُنُّهُ كَاذِبًا وَكَذَلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَصُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَمَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبَاب (37 ) وَقَالَ الَّذِي آَمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ (38 )يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الاَْخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ (39 )مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَر أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَاب (40 ) وَيَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ (41 ) تَدْعُونَنِي لاَِكْفُرَ بِاللَّهِ وَأُشْرِكَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ (42 ) لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيَا وَلَا فِي الاَْخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَا إِلَى اللَّهِ وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ (43 ) فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ (44 ) فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا وَحَاقَ بِآَلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ (45 )
    فرعون كه اين سخنان را شنيد با خود فكرى كرد، او مى خواست سخنان خزانه دار را بى اثر كند، فرعون مى دانست كه بايد ذهن ها را از اين سخنان منحرف كند، او به دنبال راه حلى بود تا بتواند مردم را به چيز ديگرى مشغول كند، او رو به وزيرش كه هامان نام داشت كرد و گفت: "اى هامان ! براى من برج بلندى بساز تا به درهاى آسمان دست يابم و به آسمان ها راه يابم و بر خداىِ موسى آگاه شوم و از كارِ او سر در بياورم، البتّه نظر من اين است كه موسى، مردى دروغگوست".
    آرى، فرعون چنين دستورى داد تا ذهن ها را از سخنان روشنگر خزانه دار منحرف كند، اين گونه بود كه شيطان كارهاى ناپسند فرعون را برايش زيبا جلوه داد و او را از راه حقّ باز داشت. اين حيله فرعون بود ولى سرانجامى جز تباهى نداشت.
    ذهن همه به برجى كه فرعون مى خواست بسازد، منحرف شد. در اين فرصت چند نفر از دوستان خزانه دار نزد او رفتند و از او خواستند دست از اين سخنان بردارد و گرنه فرعون او را اعدام مى كند. آن ها از او خواستند تا به خداىِ فرعون ايمان بياورد و در مقابل او سجده كند تا فرعون او را ببخشد، مردم مصر بُت هايى را هم مى پرستيدند و آن ها را شريك خداىِ آسمان مى دانستند. دوستان خزانه دار از او خواستند تا به آن بُت ها هم ايمان بياورد.

    * * *


    اينجا بود كه خزانه دار چنين گفت:
    از شما مى خواهم از من پيروى كنيد تا شما را به راه راست هدايت كنم. اين زندگى دنيا، تنها بهره اى اندك است و آخرت، سراى جاودان و ابدى است.
    از دنيا دورى كنيد و به آخرت رو بياوريد و براى آن روز توشه برگيريد، بدانيد كه همه شما در روز قيامت زنده مى شويد و هر كس كار بدى در دنيا انجام داده باشد، فقط به اندازه آن كار بد، كيفر خواهد شد، هر مرد و زن مؤمنى كه كار نيك انجام دهد به بهشت خواهد رفت و در آنجا روزىِ بى اندازه خواهد داشت.
    چگونه است كه من شما را به راه رستگارى مى خوانم و شما مرا به آتش جهنّم مى خوانيد و از من مى خواهيد دست از ايمان خود بردارم؟
    شما از من مى خواهيد به خداى يگانه كفر بورزم و براى او شريك قرار دهم، من هيچ دليلى ندارم كه كسى يا چيزى شريك خدا باشد، اين باورهاى شما هيچ دليلى ندارد.
    من از شما مى خواهم تا به خداى يگانه اى كه توانا و بخشنده است، ايمان بياوريد، بدانيد اگر شما ايمان بياوريد، خدا گناه شما را مى بخشد.
    شما از من خواستيد به بُت ها ايمان آورم، من يقين دارم كه بُت ها نمى توانند در دنيا و آخرت، كارى براى شما كنند، آن ها قطعه هاى سنگى بيش نيستند. هرچه آنان را صدا بزنيد، جواب شما را نمى دهند. بدانيد كه همه در روز قيامت زنده مى شويم و براى حسابرسى به پيشگاه خداى يگانه حاضر مى شويم، در آن روز، جايگاه ستمكاران آتش جهنّم خواهد بود، در آينده اى نزديك خواهيد فهميد كه آنچه من مى گويم، درست بوده است. من كار خود را به خدا واگذار مى كنم كه او بر حال بندگان خود، بينا و آگاه است. او مرا مى بيند و سخنم را مى شنود.

    * * *


    اينجا بود كه فرعون ديگر اجازه نداد خزانه دار به سخنان خود ادامه دهد، فرعون به مأموران دستور داد تا او را دستگير كنند و به زندان ببرند، فرعون بسيار عصبانى بود، او اين جلسه را ترتيب داده بود تا براى كشتن موسى(عليه السلام) از بزرگان يارى بگيرد، امّا اكنون مشكلى بر مشكلات او افزوده شده بود، پسرخاله اش كه سال ها در دربار بود از موسى(عليه السلام) دفاع كرد و آبروى او را برد.
    فرعون مى دانست كه كشتن خزانه دار براى حكومت او هزينه زيادى دارد، پس چند نفر از نزديكان خود را به زندان فرستاد تا با خزانه دار سخن بگويند و به او وعده پست و مقام و ثروت دهند. آنان نزد خزانه دار رفتند و به او گفتند: اگر از اين سخنان خود توبه نكنى، فرعون تو را مى كشد، آخر تو را با مردى از بنى اسرائيل چه كار؟ موسى از بنى اسرائيل است، بنى اسرائيل سال هاى سال، برده و غلام ما بوده اند، چگونه شد كه تو به يكى از آنان ايمان آوردى؟ فرعون قول داده است كه اگر از اين سخنان دست بردارى به تو مقام بزرگى بدهد، شايد او تو را وزير خود كند و ثروت و پول زيادى به تو بدهد.
    خزانه دار اين سخن ها را شنيد، اين ها حيله هاى فرعونيان بود و مى خواستند دين او را بربايند و كارى كنند كه او كافر شود، تو خزانه دار را يارى كردى و خطر اين حيله ها را از او دور كردى و او دست از ايمان خود برنداشت، او محكم و استوار بر ايمان خود باقى ماند و سرانجام مظلومانه به شهادت رسيد، امّا تو فرعون و فرعونيان را به حال خود رها كردى و سرانجام آنان را در رود نيل غرق كردى.
    آرى، تو چند سال ديگر به آنان فرصت دادى و شبى به موسى(عليه السلام) فرمان دادى تا با بنى اسرائيل به سوى فلسطين حركت كند. فرعون از ماجرا باخبر شد و با سپاهش به دنبال آنان حركت كرد. موسى(عليه السلام)با ياران خود به رود نيل رسيدند، تو از موسى(عليه السلام)خواستى عصاى خود را به آب بزند، وقتى موسى(عليه السلام)چنين كرد، رود نيل شكافته شد و موسى(عليه السلام) و يارانش از آن عبور كردند.
    فرعون از پشت سر آنان رسيد، ديد كه رود نيل شكافته شده است، همراه با سپاهش وارد شكاف آب شد، وقتى آخرين نفر از سپاه او وارد آب شد، به دستور تو، رود نيل به حالت اوّلش بازگشت و آن ها در آب غرق شدند. اين عذاب دنياى آنان بود، در روز قيامت، آنان به آتش سوزانى گرفتار مى شوند.

    * * *


    در آيه 45 اين سوره چنين مى گويى: "من او را از خطر حيله هايى كه كافران براى او داشتند، نجات دادم و عذاب سختى را بر فرعون و فرعونيان فرو فرستادم".
    امام صادق(عليه السلام) وقتى اين آيه را خواند، چنين فرمود: "فرعونيان او را به شهادت رساندند و خدا او را حفظ نمود و نگذاشت فرعونيان دين و ايمان او را از او بگيرند".[151]
    آرى، تو اين گونه او را يارى كردى و او با ايمان از دنيا رفت و فريب سخنان فرعونيان را نخورد.

    * * *


    در آيه 36 خواندم كه فرعون در آن جلسه به وزيرش هامان دستور داد تا براى او برج بزرگى بسازد، پس از شهادت خزانه دار، هامان مشغول ساختن اين برج شد.
    فرعون مى دانست كه بايد ذهن مردم را از موسى(عليه السلام) منحرف كند، خطر بيدارى توده هاى مردم وجود داشت و اين براى حكومت او، بزرگ ترين تهديد بود و ساختن برج بلند، بهترين راه حل بود تا ذهن مردم را به چيز ديگرى مشغول كند.
    هامان دستور فرعون را اجرا كرد، او مكان مناسبى را براى ساختن برج در نظر گرفت، معماران زيادى را استخدام كرد و كارگران زيادى براى اين كار جمع كرد. او درهاى خزينه را باز كرد. خبر ساختن اين برج به همه جا رسيد.
    فرعون به هامان دستور داده بود هرگز در ساختن اين برج، صرفه جويى نكند، به بنّاها و كارگران پول زيادى بدهد.
    آرى، هدف اصلى، خام كردن مردم بود !
    فرعون مى خواست كارى كند كه مردم ماجراى پيروزى موسى(عليه السلام) را فراموش كنند، نيروهاى جوانى كه ممكن بود در سخنان موسى(عليه السلام) فكر كنند، در ساخت اين برج به خدمت گرفته شدند و پول خوبى هم به آنان داده مى شد.
    هر چه ساختمان برج بالاتر مى رفت، مردم بيشترى براى تماشاى آن مى آمدند.
    سرانجام برج آماده شد، برجى بلند كه دور آن، پلّه هاى مارپيچى بود كه اسب سوار مى توانست از آن پلّه ها بالا برود. به مردم خبر داده شد كه در روز مشخّصى به پاى برج بيايند، فرعون مى خواهد به جنگ خداى آسمان برود.
    روز موعود فرا رسيد، مردم گرداگرد برج جمع شدند و منتظر آمدن فرعون بودند، فرعون كه بر اسبى سوار بود به آنجا آمد، او تير و كمان بزرگى در دست داشت و با اسب از برج بالا رفت.
    ساعتى گذشت، فرعون از برج پايين آمد و رو به مردم كرد و گفت: "اى مردم ! من خداى موسى را كشتم".[152]
    مردم شروع به پايكوبى كردند و اين گونه خام شدند، آرى، فرعون اين گونه مردم را به بازى گرفت و فرصت فكر كردن را از آنان گرفت، تو هم به او مهلت دادى، امّا وقتى مهلت او به پايان رسيد، او و همه سپاهش را در رود نيل غرق نمودى.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۴۰: از كتاب تفسير باران، جلد دهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن