کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فَتح: آيه ۲۵

      فَتح: آيه ۲۵


    هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَالْهَدْيَ مَعْكُوفًا أَنْ يَبْلُغَ مَحِلَّهُ وَلَوْلَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ وَنِسَاءٌ مُؤْمِنَاتٌ لَمْ تَعْلَمُوهُمْ أَنْ تَطَئُوهُمْ فَتُصِيبَكُمْ مِنْهُمْ مَعَرَّةٌ بِغَيْرِ عِلْم لِيُدْخِلَ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا (25 )
    اين سخن تو بود: "اگر جنگ آغاز مى شد، اين كافران بودند كه شكست مى خوردند و نابود مى شدند".
    عدّه اى از مسلمانان با خود فكر كردند: "اگر ما پيروز مى شديم، پس چرا صلح كرديم؟ اگر شكست كافران حتمى بود، پس چرا خدا با صلح، مانع اين جنگ شد؟ چقدر خوب بود كه جنگ مى شد و ما همه كافران را به سزاى اعمالشان مى رسانديم؟ آيا خدا خواسته بود به كافران رحم كند؟ خدا كه با كافران دشمن است، پس چرا آنان را از مرگ حتمى نجات داد؟".
    تو اكنون مى خواهى به اين سؤال آنان پاسخ دهى: "تو دشمن كافران هستى و هرگز به آنان رحم نمى كنى، آنان كسانى هستند كه حقّ را شناختند و آن را انكار كردند و راه كفر را پيمودند. آنان مانع شدند تا بندگان تو به زيارت كعبه بيايند و مراسم "عمره" را انجام دهند و طواف كعبه را به جا آورند و قربانى هاى خود را در مكّه قربان كنند".
    آرى، تو با كافران دشمن هستى، تو مانع جنگ نشدى تا كافران را از مرگ نجات دهى، بلكه تو مانع جنگ شدى تا جانِ مؤمنان را نجات دهى.
    كدام مؤمنان؟
    در صلح حديبيّه پيامبر با كافران پيمان بست و در آن پيمان نامه چنين ذكر شد: "مسلمانانى كه در مكّه زندگى مى كنند مى توانند آزادانه مراسم دينى خود را برگزار كنند، هيچ كس حقّ ندارد آنان را اذيّت و آزار كند".
    آرى، قبل از صلح حديبيّه، شرايط مسلمانان مكّه بسيار سخت بود. كافران وقتى مى فهميدند كسى مسلمان شده است، او را اذيّت مى كردند و خانه اش را به آتش مى كشيدند، براى همين عدّه اى از مردم مكّه، مخفيانه مسلمان شده بودند، امّا هيچ كس از راز دل آنان باخبر نبود، آنان وقتى در خانه خود بودند، نماز مى خواندند، ولى وقتى به ميان مردم مى آمدند، مانند آنان رفتار مى كردند و همه مردم، آن ها را بُت پرست مى دانستند.
    اگر در اين سفر جنگى درمى گرفت، كافران با شدّت عمل وارد ميدان مى شدند، در اين ميان آن كسانى كه مخفيانه مسلمان شده بودند، نيز كشته مى شدند، چون هيچ راهى براى شناسايى آنان وجود نداشت، آنان در ميان كافران بودند و مانند آنان زندگى مى كردند.
    اگر جنگ واقع مى شد و تعدادى از آن افراد كشته مى شدند، گناه و ننگ كشته شدن آنان با چه كسى بود؟
    لشكر اسلام.
    تو نمى خواستى لشكر اسلام، هيچ مسلمانى را بكشد هر چند آن مسلمانان مخفيانه اسلام آورده باشند، براى همين بود كه صلح را پيش آوردى تا مسلمانان مكّه را با رحمت خود حفظ كنى و جانشان را نجات دهى.
    تو با اين صلح به كافران رحم نكردى، بلكه رحمت خويش را بر مسلمانان مكّه نازل كردى و جانشان را نجات دادى.
    فضاى مكّه به گونه اى بود كه مسلمانان نمى توانستند آزادانه اسلام خود را اعلام كنند. پس آن روز، معلوم نبود كه چه كسى مسلمان است و چه كسى كافر، براى همين تو صلح را پيش آوردى، اگر مسلمان از كافر جدا شده بود، تو فرمان جنگ مى دادى و همه كافران را نابود مى كردى زيرا آنان راه زيارت كعبه را بر مؤمنان بسته بودند و اين گناه بزرگى بود.

    * * *


    صلح حديبيّه در سال ششم هجرى واقع شد، بعد از اين صلح، مسلمانان مكّه آزادى عمل پيدا كردند، ديگر لازم نبود كسى اسلام خود را مخفى كند، آنان آزادانه كنار كعبه مى آمدند و نماز مى خواندند. هر كس مسلمان بود همه او را مى شناختند. دو سال گذشت، سال هشتم هجرى فرا رسيد، پيامبر با ده هزار نفر به سوى مكّه حركت كرد تا آن شهر را فتح كند، درست است كه در فتح مكّه، هيچ خونى ريخته نشد و بُت پرستان تسليم شدند، امّا اگر بر فرض، درگيرى آغاز مى شد، همه مسلمانان مكّه قبلاً شناخته شده بودند، آنان مجبور نبودند در سپاه كافران شركت كنند، چون طبق پيمان نامه حديبيّه آنان آزادى عمل داشتند.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۵۹: از كتاب تفسير باران، جلد يازدهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن