وَلَوْ قَاتَلَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوَلَّوُا الاَْدْبَارَ ثُمَّ لَا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا (22 ) سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا (23 ) وَهُوَ الَّذِي كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ عَنْهُمْ بِبَطْنِ مَكَّةَ مِنْ بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَكُمْ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا (24 )
مسلمانان از حديبيّه برگشته اند و به سوى مدينه مى روند، بعضى از آنان پيش خود چنين گفتند: "چقدر خوب شد كه جنگ نشد، اگر جنگ مى شد، ما چه مى كرديم؟ ما كه نه تير و كمان داشتيم و نه نيزه. تعداد ما هم كه خيلى كمتر از كافران بود، اگر جنگى پيش مى آمد، حتماً شكست مى خورديم".
تو جواب اين سخن آنان را مى دهى: "فكر نكنيد اگر كافران با شما جنگ مى كردند، شما شكست مى خورديد. نه. اين كافران بودند كه شكست مى خوردند و از ميدان جنگ فرار مى كردند و هيچ يار و ياورى نمى يافتند".
آرى، اين قانون و سنّت توست و هميشه چنين بوده است و هرگز قانون تو تغيير نمى كند: اگر مؤمنان با قلبى پاك به جهاد در راه تو برخيزند و در اين جهاد با دشمنان سستى نكنند، تو آنان را يارى مى كنى.
تو چنين اراده كردى كه در مكّه، جنگى ميان كافران و مسلمانان نباشد، تو خواستى كه صلح برقرار گردد، در زمانى كه كافران آماده جنگ مى شدند و با خود فكر مى كردند بهترين فرصت براى انتقام از مسلمانان فراهم شده است، تو زمينه صلح را فراهم كردى، چيزى كه كافران فكر آن را نكرده بودند.
در جنگ هاى قبلى (مثل جنگ بدر) مسلمانان را بر كافران پيروز كردى، امّا در اين سفر اراده كردى كه صلح برقرار شود، اين صلح، پيروزى بزرگى براى مسلمانان در پى خواهد داشت. تو همه رفتارهاى بندگان خود را مى بينى و از آن آگاه هستى و بر صلاح و مصلحت آنان آگاهى دارى، اين بار اراده كردى كه با صلح حديبيّه، مسلمانان را يارى كنى و به پيروزى بزرگى برسانى.
* * *