کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    دُخان: آيه ۲۴ - ۱۷

      دُخان: آيه ۲۴ - ۱۷


    وَلَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَجَاءَهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ (17 ) أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبَادَ اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ (18 ) وَأَنْ لَا تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ إِنِّي آَتِيكُمْ بِسُلْطَان مُبِين (19 ) وَإِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ (20 ) وَإِنْ لَمْ تُؤْمِنُوا لِي فَاعْتَزِلُونِ (21 )فَدَعَا رَبَّهُ أَنَّ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ مُجْرِمُونَ (22 ) فَأَسْرِ بِعِبَادِي لَيْلًا إِنَّكُمْ مُتَّبَعُونَ (23 ) وَاتْرُكِ الْبَحْرَ رَهْوًا إِنَّهُمْ جُنْدٌ مُغْرَقُونَ (24 )
    اكنون مى خواهى از فرعون و فرعونيان ياد كنى، تو همواره براى هدايت كافران پيامبران خود را مى فرستى و راه حقّ و باطل را نشان آنان مى دهى، موسى(عليه السلام) پيامبرى بزرگوار بود و تو از او خواستى نزد فرعونيان برود. آنان به بنى اسرائيل ظلم زيادى مى كردند، موسى(عليه السلام)به فرعونيان گفت:
    بنى اسرائيل را كه بندگان خدا هستند به من بسپاريد، بدانيد كه من پيامبرى درستكارم.
    از من پيروى كنيد، در برابر خدا سركشى و طغيان نكنيد. من معجزات آشكارى براى شما آورده ام تا نشان راستگويى من باشد.
    اگر شما قصد سنگسار كردن مرا داشته باشيد، من به پروردگارم و پروردگار شما پناه مى برم و او مرا در برابر شما يارى خواهد كرد.
    اگر به خداى يگانه ايمان نمى آوريد، پس مرا به خود واگذاريد و در پى قتل و آزارم برنياييد.

    * * *


    اين سخنان موسى(عليه السلام) بود، امّا فرعونيان هيچ كدام از پندها گوش نكردند و به ظلم خويش ادامه دادند، موسى(عليه السلام)هر بار آنان را موعظه و نصيحت كرد ولى فايده اى نداشت، چند سال گذشت، سرانجام او از دست آنان به تو شكايت كرد، او دست به دعا برداشت و چنين گفت: "خدايا ! اينان قومى گناهكارند و ايمان نمى آورند".
    اينجا بود كه تو به او چنين وحى كردى: "اى موسى ! بندگان مرا شبانه از سرزمين مصر بيرون ببر و بدان كه فرعونيان به دنبال شما خواهند آمد. وقتى به رود نيل رسيديد، عصاى خود را به آب بزن، رود نيل شكافته خواهد شد و شما به سلامتى از آن عبور مى كنيد، وقتى از آن گذشتيد، فرعونيان مى رسند و داخل آن مى شوند كه همه آنان غرق خواهند شد".

    * * *


    تو تصميم گرفتى تا فرعون و فرعونيان را به سزاى اعمالشان برسانى، براى همين، يك شب به موسى(عليه السلام)فرمان دادى تا بنى اسرائيل را از مصر به سوى فلسطين حركت دهد، قوم موسى(عليه السلام)هميشه آرزو داشتند به سرزمين فلسطين باز گردند، پدران و نياكان آن ها در آنجا زندگى كرده بودند.
    وقتى فرعون اين خبر را شنيد، سپاه خود را آماده كرد و با همه سربازانش به دنبال موسى(عليه السلام) حركت كرد. موسى(عليه السلام) با ياران خود به رود نيل رسيدند، تو از موسى(عليه السلام)خواستى عصاى خود را به آب بزند، وقتى موسى(عليه السلام) اين كار را كرد، رود نيل شكافته شد و موسى(عليه السلام)و يارانش از آن عبور كردند.
    فرعون با سپاهش از پشت سر رسيد، نگاه كرد كه رود نيل شكافته شده است، او فهميد كه اين معجزه اى بزرگ است، ترسيد و سر جاى خود ايستاد. سپاه او نيز ايستادند و منتظر فرمان او ماندند.
    تو سال هاى سال به فرعون مهلت داده بودى، او در مصر ادّعاى خدايى مى كرد و به مؤمنان ظلم مى نمود، اكنون وقت آن است كه او را عذاب كنى !
    فرعون سوار بر اسب خود است و به رود نيل با شگفتى نگاه مى كند، ترس همه وجود او را گرفته است، او ترس خود را از يارانش مخفى مى كند.
    در اين هنگام جبرئيل را به شكل يكى از سربازان فرستادى كه سوار بر اسب ماده اى بود. آن سرباز از عقب سپاه فرعون جلو آمد تا وارد شكاف آب شود. همگى فكر كردند كه او يكى از سربازان اين سپاه است.
    فرعون سوار اسب نرى بود، آن اسب ماده از جلوى او گذشت، اسب به دنبال آن حركت كرد و وارد شكاف شد، فرعون هيچ ممانعتى نكرد، او با خود گفت چرا من بايد از اين سرباز ترسوتر باشم؟
    با ورود فرعون به آن شكاف، سپاه به دنبال او حركت كرد، آن ها مى خواستند ياران موسى(عليه السلام) را دستگير كنند.
    وقتى آخرين نفر سپاه او وارد آب شد، به دستور تو، رود نيل به حالت اوّلش بازگشت، وقتى فرعون فهميد در حال غرق شدن است گفت: "من به خدايى كه بنى اسرائيل به او ايمان آورده اند، ايمان آوردم، خدايى جز او نيست و من تسليم امر او هستم".
    اينجا بود كه تو با فرعون سخن گفتى: "اى فرعون ! اكنون ايمان مى آورى، در حالى كه پيش از اين نافرمانى مى كردى و از تبهكاران بودى، امروز تو را در اين رود غرق مى كنم و بدن تو از آب بيرون مى اندازم تا براى آيندگان، مايه عبرت باشى، اگر چه بسيارى از مردم از معجزات من، غافل هستند".
    آن روز فرعون و همه سپاه او را در رود نيل غرق نمودى و بدن فرعون را به بيرون آب انداختى.[79]

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۸۶: از كتاب تفسير باران، جلد يازدهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن