کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    اَحقاف: آيه ۳۲ - ۲۹

      اَحقاف: آيه ۳۲ - ۲۹


    وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآَنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِمْ مُنْذِرِينَ (29 )قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيق مُسْتَقِيم (30 ) يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ وَآَمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُجِرْكُمْ مِنْ عَذَاب أَلِيم (31 ) وَمَنْ لَا يُجِبْ دَاعِيَ اللَّهِ فَلَيْسَ بِمُعْجِز فِي الاَْرْضِ وَلَيْسَ لَهُ مِنْ دُونِهِ أَولِيَاءُ أُولَئِكَ فِي ضَلَال مُبِين (32 )
    محمّد(صلى الله عليه وآله) اهل مكّه بود، مردم مكّه او را به خوبى مى شناختند و سال ها با او زندگى كرده بودند و همواره او را "محمّد امين" مى خواندند و به درستكارى او باور داشتند، امّا وقتى تو محمّد(صلى الله عليه وآله) را به پيامبرى برگزيدى، گروهى از مردم مكّه با او دشمن شدند و او را ديوانه، جادوگر و دروغگو خواندند. محمّد(صلى الله عليه وآله)آنان را به رستگارى فرا مى خواند و از بُت پرستى نهى مى كرد، آنان اسير جهل و خرافات شده بودند و نمى خواستند دست از پرستش بُت ها بردارند.
    اكنون مى خواهى ماجراى ايمان آوردن گروهى از جنّ ها را شرح دهى، هدف تو از بيان اين ماجرا چيست؟
    گروهى از جنّ ها كه اصلاً محمّد(صلى الله عليه وآله) را نمى شناختند، وقتى آيات قرآن را شنيدند به حقّ بودن آن پى بردند و به آن ايمان آوردند، اهل مكّه كه سال هاى سال با محمّد(صلى الله عليه وآله)زندگى كرده بودند، چرا به او ايمان نمى آوردند؟ چرا خود را از سعادت و رستگارى محروم مى كردند.

    * * *


    بازار عُكّاظ !
    مهم ترين اتّفاق اقتصادى و فرهنگى در آن روزگار !
    مردم آن روزگار در اوّل ماه ذى القعده به سرزمينى به نام "عُكّاظ" مى رفتند و بيست شب در آنجا مى ماندند و بزرگ ترين بازار را تشكيل مى دادند، بازرگانان و خريداران از همه جا به آنجا مى آمدند. از مكّه تا سرزمين "عُكّاظ" سه روز راه بود، "عُكّاظ" بين مكّه و طائف واقع شده بود. شاعران بزرگ عرب نيز در آنجا حاضر مى شدند و شعرهاى زيباى خود را مى خواندند.
    محمّد(صلى الله عليه وآله) تصميم گرفت تا به "عُكّاظ" برود و در آنجا مردم را به يكتاپرستى دعوت كند، او از مكّه حركت كرد و سه روز در راه بود، وقتى به آنجا رسيد با مردم سخن گفت، امّا هيچ كس سخنش را نپذيرفت و حتّى يك نفر هم مسلمان نشد، آن مردم سرگرم دنيا و زيبايى هاى آن شده بودند، كسى كه شيفته دنياست، سخن حقّ در او اثر نمى كند، آن مردم به دنبال ثروت و كنيزهاى زيبايى كه آنجا به فروش مى رسيدند، بودند.
    محمّد(صلى الله عليه وآله) به آنجا رفت تا حجّت را بر آنان تمام كند، در روز قيامت آنان نمى توانند بگويند: "كسى سخن حقّ را براى ما بيان نكرد"، محمّد(صلى الله عليه وآله)وظيفه اش را به خوبى انجام داد، تو از او خواسته بودى كه به انجام وظيفه خود فكر كند نه به نتيجه كار. درست است كه هيچ كس سخنش را نپذيرفت، امّا او وظيفه اش را به خوبى انجام داد.
    بازار عُكّاظ جمع شد و همه به شهرها و قبيله هاى خود بازگشتند، محمّد(صلى الله عليه وآله)هم به سوى مكّه حركت كرد، شب فرا رسيد، محمّد(صلى الله عليه وآله)خسته راه بود، او براى استراحت در وسط بيابان منزل كرد.
    پاسى از شب گذشت، محمّد(صلى الله عليه وآله) از خواب بيدار شد، او تنها در اين بيابان به نماز ايستاد و سپس شروع به خواندن قرآن كرد.
    گروهى از جنّ ها از آنجا مى گذشتند، آنان صدايى را شنيدند، به يكديگر گفتند: "گوش كنيد". همه با دقّت به قرآن گوش فرا دادند، پس از آن نزد محمّد(صلى الله عليه وآله) آمدند و او با آنان سخن گفت و آنان مسلمان شدند و به قرآن ايمان آوردند.
    آنان نُه جن بودند كه نزد قوم خود رفتند و آنان را هم نزد پيامبر آوردند، پيامبر آنان را نيز به اسلام دعوت كرد و همه مسلمان شدند.[105]
    در دو جاى قرآن از اين ماجرا سخن به ميان آمده است: سوره احقاف (آيات 29 تا 32) و سوره جنّ (آيات اوّل سوره).
    اكنون وقت آن است تا به تفسير آيات 29 تا 32 اين سوره بپردازم:

    * * *


    اى محمّد ! به يادآور زمانى را كه گروهى از جنّ ها را سوى تو روانه كردم تا قرآن را بشنوند، وقتى آنان نزديك تو آمدند به يكديگر گفتند: "سكوت كنيد ببينيم چه مى گويد"، وقتى قرآن خواندن تو تمام شد، به تو ايمان آوردند و سپس به سوى قوم خود رفتند و به آنان چنين گفتند: "اى قوم ! ما قرآنى را شنيديم كه بعد از كتاب موسى نازل شده است، اين قرآن، كتاب هاى آسمانى كه قبلاً نازل شده است را تأييد مى كند و همه را به سوى حقّ و راه راست، راهنمايى مى كند، اى قوم ! دعوت اين پيامبر خدا را بپذيريد و به او ايمان آوريد تا خدا گناه شما را ببخشد و شما را از عذاب دردناك روز قيامت، رهايى بخشد، هر كس دعوت اين پيامبر را نپذيرد و از حقّ روى گرداند، نمى تواند از عذاب خدا رهايى يابد. وقتى عذاب فرا رسد، غير از خدا، يار و ياورى براى او نيست. كسانى كه راه انكار را در پيش گرفتند در گمراهى آشكارى هستند".

    * * *


    در اينجا لازم است سه نكته را بنويسم:
    * نكته اوّل
    خدا محمّد(صلى الله عليه وآله) را براى هدايت انسان ها و جنّ ها فرستاد، پس خدا به محمّد(صلى الله عليه وآله)اين قدرت را داد كه بتواند با جنّ ها سخن بگويد و با آنان ارتباط برقرار كند، البتّه همان طور كه در ميان انسان ها افراد مؤمن و كافر وجود دارند، در ميان جنّ ها هم مؤمن و كافر وجود دارد، گروهى از آنان مسلمان هستند و گروهى هم راه كفر را برگزيده اند.
    * نكته دوم
    خدا گروهى از جنّ ها را رام سليمان(عليه السلام) كرد، آنان براى سليمان(عليه السلام)كار مى كردند ولى جنّ ها به سليمان(عليه السلام) ايمان نياوردند، آنان مجبور بودند كه براى سليمان(عليه السلام) كار كنند و اگر نافرمانى مى كردند، سليمان(عليه السلام)آنان را به آتش عذاب مى كرد، ولى خدا محمّد(صلى الله عليه وآله) را پيامبر انسان ها و جنّ ها قرار داد، گروهى از جنّ ها وقتى صداى محمّد(صلى الله عليه وآله) را شنيدند با عشق و علاقه به او ايمان آوردند. معلوم مى شود كه مقام محمّد(صلى الله عليه وآله)بالاتر از سليمان(عليه السلام) است، خدا، دلِ جنّ ها را تسليم محمّد(صلى الله عليه وآله)نمود و آنان به محمّد(صلى الله عليه وآله) ايمان آوردند.
    * نكته سوم
    افراد حقيقت جو با شنيدن پيام قرآن مى فهمند كه قرآن حقّ است و به آن ايمان مى آورند، اين جنّ ها كه مسلمان شدند، هيچ معجزه اى از پيامبر نخواستند، آنان با شنيدن پيام قرآن به آن ايمان آوردند، اين نشان مى دهد كه قرآن براى حقّ بودن اسلام كفايت مى كند و ما هم براى تبليغ اسلام بايد بيشتر به قرآن تكيه كنيم.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۲۳: از كتاب تفسير باران، جلد يازدهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن