کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    زُخرُف: آيه ۶۵ - ۵۷

      زُخرُف: آيه ۶۵ - ۵۷


    وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ (57 ) وَقَالُوا أَآَلِهَتُنَا خَيْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ (58 ) إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ (59 ) وَلَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنْكُمْ مَلَائِكَةً فِي الاَْرْضِ يَخْلُفُونَ (60 ) وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ (61 ) وَلَا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطَانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ (62 ) وَلَمَّا جَاءَ عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَلاُِبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ (63 )إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ (64 ) فَاخْتَلَفَ الاَْحْزَابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ يَوْم أَلِيم (65 )
    محمّد(صلى الله عليه وآله) مردم را به يكتاپرستى فرا مى خواند و از آنان مى خواست دست از بُت پرستى بردارند، او براى آنان قرآن مى خواند و از سرنوشت كسانى كه بُت پرستى را ادامه مى دهند خبر داد.
    روزى گروهى از بزرگان مكّه در جايى جمع شده بودند، محمّد(صلى الله عليه وآله)نزد آنان رفت و براى آنان آياتى از سوره انبياء را خواند. (آيات 97 تا 100).
    وقتى آنان اين آيات را شنيدند نتوانستند جوابى بدهند و به فكر فرو رفتند. آن آيات چه پيامى داشت كه آنان را اين گونه به فكر فرو برد؟
    مناسب مى بينم تا ترجمه آن سه آيه را بنويسم:
    اى مردم ! وعده حقّ كه همان قيامت است، نزديك مى شود، در آن روز چشمان كافران از وحشت خيره مى ماند و مى گويند: "اى واى بر ما كه از اين روز، غافل بوديم، ما به خود ستم كرديم". فرشتگان به آنان مى گويند: "به زودى شما و آنچه غير از خدا مى پرستيديد هيزم جهنّم مى شويد". به راستى اگر آن بُت ها، خدا بودند، هرگز به سوى جهنّم برده نمى شدند، كافران با چشم خود مى بينند كه فرشتگان بُت ها را به سوى جهنّم مى برند تا در آتش سوزان جهنّم بسوزانند. در آن روز، كافران و بُت ها براى هميشه در آتش جهنّم خواهند بود و هيچ راه نجاتى براى آنان نخواهد بود.
    اين ترجمه آن آيات بود كه در اينجا نوشتم.
    بزرگان مكّه به فكر فرو رفتند، آيا بُت هاى آنان در جهنّم خواهند سوخت؟ آنان در برابر بُت ها سجده مى كردند، حتّى بعضى از مردم، فرزندان خود را براى بُت ها قربانى كرده بودند. آيا اين سرانجام آن بُت ها مى باشد؟ اگر محمّد(صلى الله عليه وآله) اين آيات را براى مردم بخواند، براى مردم هم سؤال پيش مى آيد، بايد فكرى كرد، بايد جوابى پيدا كرد. چه كسى مى تواند جوابى دندان شكن به محمّد(صلى الله عليه وآله) بدهد؟
    لحظاتى گذشت، شخصى به نام "زِعبَرى" نزد آنان آمد، او همه بزرگان را در غم و غصّه ديد، علّت را پرسيد، آنان ماجرا را بيان كردند. او قدرى فكر كرد و گفت:
    ــ من مى توانم پاسخ دندان شكنى به محمّد بدهم !
    ــ چه پاسخى؟
    ــ آيا محمّد به شما گفت كه ما در جهنّم خواهيم بود و آنچه غير از خدا پرستيده شود، در جهنّم خواهد سوخت؟
    ــ آرى.
    ــ مسيحيان عيسى را مى پرستند، محمّد عيسى را يكى از بندگان خوب خدا مى داند.
    ــ خوب. نتيجه اين سخن چيست؟
    ــ طبق گفته محمّد، عيسى در جهنّم خواهد بود، زيرا مسيحيان او را مى پرستند. او مى گويد: "هر چه غير از خدا پرستيده شود، در آتش جهنّم مى سوزد"، پس عيسى هم در جهنّم مى سوزد. چه اشكالى دارد كه ما و بُت هاى ما در كنار عيسى باشيم؟
    بزرگان مكّه تا اين سخن را شنيدند، بسيار خوشحال شدند و با صداى بلند خنديدند و شادى كردند.
    اينجا بود كه جبرئيل بر محمّد(صلى الله عليه وآله) نازل شد و آيات 57 تا 65 سوره زُخرُف را براى او خواند.
    اكنون وقت آن است كه اين آيات را بنويسم:

    * * *


    اى محمّد ! من از همه سخنان بندگان خود باخبرم ! من مى دانم كه قوم تو دور هم جمع شدند و عيسى كه پسر مريم بود را به عنوان مثالى ذكر كردند تا دليلى براى باطل كردن سخن تو باشد.
    آنان وقتى اين سخن را شنيدند، خنديدند و گفتند: "آيا خدايان ما بهترند يا عيسى؟ اگر خدايان ما در جهنّم خواهند بود، عيسى هم در جهنّم خواهد بود، زيرا عدّه اى او را مى پرستند. آنان اين سخن را براى اين گفتند كه با تو ستيزه كنند، به راستى كه آنان گروهى كينه توز و پرخاشگرند.
    اى محمّد ! عيسى بنده اى بود كه به او نعمت پيامبرى عطا كردم. من او را در بندگى و تقوا، الگويى براى بنى اسرائيل قرار دادم.
    اى محمّد ! اين كافران به چه فكر مى كنند؟ آيا فكر مى كنند كه من محتاج عبادت آنان هستم؟ من تو را به پيامبرى فرستادم و از تو خواستم با آنان سخن بگويى و قرآن بخوانى تا خود آنان به رستگارى برسند. به آنان بگو كه اگر من بخواهم مى توانم به جاى آنان فرشتگان را در زمين قرار دهم، فرشتگان هرگز معصيت مرا نمى كنند و همواره مرا عبادت مى كنند. من هرگز نيازى به ايمان آنان ندارم.
    اى محمّد ! به آنان خبر بده كه عيسى، سبب آگاهى از روز قيامت است، (نازل شدن عيسى از آسمان، گواه نزديكى قيامت است).
    اى محمّد ! به مردم بگو كه به روز قيامت، شك نكنند كه سرانجام فرا مى رسد، از آنان بخواه كه از تو پيروى كنند كه پيروى از تو، راه راست است و آنان را به سعادت مى رساند، به آنان بگو كه مواظب باشند مبادا شيطان آنان را فريب دهد كه شيطان دشمن آشكار انسان ها مى باشد.
    اى محمّد ! من عيسى را به عنوان پيامبر خود برگزيدم، عيسى با معجزات به سوى مردم رفت و به آنان گفت: "من از طرف خدا همراه با حكمت نزد شما آمده ام تا بعضى از چيزهايى را كه در آن اختلاف داريد، برايتان توضيح دهم و حقّ را آشكار كنم، پس تقوا پيشه كنيد و از من پيروى كنيد. بدانيد كه خداى يگانه، خداى من و خداى شماست، پس او را بپرستيد كه اين همان راه راست است".
    اين سخنى بود كه عيسى به آن مردم گفت، امّا گروه هايى از مردم درباره عيسى اختلاف كردند و بعضى او را خدا پنداشتند، پس واى بر آنان ! عذابى دردناك در انتظار كسانى است كه بر خود ظلم كردند.

    * * *


    درست است كه قرآن در آيه 97 سوره انبيا از عذاب كسانى كه مورد پرستش واقع مى شوند، سخن گفته است، امّا هرگز عيسى(عليه السلام)در آتش نخواهد سوخت، او پيامبر و بنده نيكوكار خدا بود.
    افرادى مثل فرعون در آتش مى سوزند، زيرا آن ها خودشان مردم را به پرستش خود فرا خواندند و به اين كار راضى بودند، امّا عيسى(عليه السلام) بارها مردم را به يكتاپرستى دعوت كرد، او از اين كه عدّه اى او را مى پرستند، بيزار است.
    آرى، همه بُت پرستان، همه بُت ها و هر كس كه مردم را به عبادت خود فرا خواند، در آتش جهنّم مى سوزند.
    مناسب مى بينم آيه اى از قرآن را بنويسم كه نشان مى دهد كه عيسى(عليه السلام) هرگز راضى نبود انسان ها او را بپرستند.
    اين شرح آيه 116 سوره مائده است: خدا در روز قيامت به عيسى(عليه السلام) چنين مى گويد: "اى عيسى ! آيا تو به مردم گفتى كه به جاى پرستش من، تو و مادرت را بپرستند؟".
    عيسى(عليه السلام) در پاسخ مى گويد: "بارخدايا ! من هرگز حقّ ندارم آنچه را شايسته من نيست، بگويم، اگر چنين سخنى گفته باشم، تو مى دانى ! تو از تمام اسرار پنهان باخبرى. من چيزى جز آنچه مرا به آن مأمور كرده بودى، به آنان نگفتم. به آنان گفتم: "خدايى را بپرستيد كه پروردگار من و پروردگار شماست".
    آن روز خدا همه كسانى كه عيسى(عليه السلام) را پرستيدند يا او را پسر خدا دانستند به آتش جهنّم مى فرستد و عيسى(عليه السلام) را در بهشت جاى مى دهد.

    * * *


    در اينجا دو نكته را بايد بنويسم:
    * نكته اوّل
    در آيه 61 اين سوره مى خوانيم كه عيسى(عليه السلام)، سبب آگاهى به روز قيامت است. وقتى دشمنان عيسى(عليه السلام)خواستند او را به قتل برسانند، خدا عيسى(عليه السلام) را به آسمان برد. او در آسمان است تا زمانى كه مهدى(عليه السلام) ظهور كند. اين وعده خداست كه عيسى(عليه السلام) از آسمان فرود مى آيد و پشت سر مهدى(عليه السلام) نماز مى خواند.
    فرود آمدن عيسى(عليه السلام) از آسمان، نشانه اين است كه ديگر قيامت نزديك است.
    * نكته دوم
    در آيه 63 اين سوره آمده است كه عيسى(عليه السلام) به مردم چنين گفت: "من آمده ام بعضى از چيزهايى را كه در آن اختلاف داريد، برايتان توضيح بدهم و حقّ را آشكار كنم".
    سؤال هايى كه در بين انسان ها مى باشد به دو گروه تقسيم مى شود:
    الف. سؤال هاى مهم: مطالبى كه براى سعادت و رستگارى انسان لازم است، پيامبران اين اختلاف ها را حل مى كنند، مثل اين كه آيا خدا، شريك دارد يا نه؟ پيامبران يگانگى خدا را بيان مى كنند و به اين سؤال پاسخ مى دهند.
    ب. سؤال هاى غير مهم: مطالبى كه در سعادت انسان اثر ندارد، مثل اين كه آيا ماه از كره زمين جدا شده است يا از سياره ديگرى جدا شده است؟ اين سؤال هيچ نقشى در سعادت و رستگارى انسان ها ندارد. پيامبران وظيفه ندارند به اين سؤالات پاسخ دهند.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۷۳: از كتاب تفسير باران، جلد يازدهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن