کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    شورى: آيه ۵۰ - ۴۸

      شورى: آيه ۵۰ - ۴۸


    فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلَاغُ وَإِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الاِْنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِهَا وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الاِْنْسَانَ كَفُورٌ (48 ) لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالاَْرْضِ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ إِنَاثًا وَيَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ الذُّكُورَ (49 ) أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْرَانًا وَإِنَاثًا وَيَجْعَلُ مَنْ يَشَاءُ عَقِيًما إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ (50 )
    محمّد(صلى الله عليه وآله) همه را به يكتاپرستى فرا خواند، امّا عدّه اى سخنش را نپذيرفتند و دعوت او را دروغ شمردند، اكنون تو از محمّد(صلى الله عليه وآله)مى خواهى تا نگران آنان نباشد و كار خودش را انجام دهد، او فقط مأمور به وظيفه بود، نه ضامن نتيجه !
    آرى، محمّد(صلى الله عليه وآله) وظيفه نداشت آنان را مجبور به ايمان كند، تو از محمّد(صلى الله عليه وآله)خواسته بودى تا قرآن را براى مردم بخواند، انسان ها اختيار دارند و خودشان بايد راهشان را انتخاب كنند، گروهى ايمان مى آورند و گروهى هم راه گمراهى را برمى گزينند و كافر مى شوند، هرگز محمّد(صلى الله عليه وآله)مسئول آنان نيست، آنان به اختيار خود راه شيطان را انتخاب كرده اند و سزاى آن را هم خواهند ديد.

    * * *


    انسانى كه به راه گمراهى مى رود، بين "غفلت" و "ناسپاسى" پرسه مى زند، اگر تو به او نعمتى بدهى به غفلت مبتلا مى شود و رو به سركشى مى نهد، اگر به خاطر گناهانش، بلايى را بر او بفرستى، ناسپاسى مى كند، به راستى كه انسان، بسى ناسپاس است. وقتى بلا نازل مى شود، او دنيا را تيره و تار مى بيند و آرامش خود را از دست مى دهد و زبان به كفر مى گشايد. او لحظه اى فكر نمى كند، فقط به آن بلا فكر مى كند و به آن همه نعمت ديگرى كه پيرامون اوست، فكر نمى كند.
    او به نداشته هايش فكر مى كند و به داشته هايش فكر نمى كند و براى همين است كه ناسپاسى مى كند.
    آرى، او حكمت كار تو و مصلحت خود را نمى داند، پس زود قضاوت مى كند و زبان به ناسپاسى باز مى كند، كسى كه باور دارد كه تو خيرِ بندگان خود را مى خواهى، هرگز چنين نمى كند.
    گاهى تو نعمتى را به صلاح بنده اى نمى دانى پس آن نعمت را از او مى گيرى، امّا او بناى داد و فرياد را مى گذارد، اين حكايت بيشتر انسان ها مى باشد.
    مؤمنانى كه در سختى ها صبر پيشه مى كنند و عمل نيك انجام مى دهند، از ناشكرى و غرور و فخرفروشى دورند، آنان هرگز از محدوده اطاعت و بندگى تو بيرون نمى روند، هنگام سختى ها، صبر مى كنند و هنگام نعمت ها شكر تو را به جا مى آورند.

    * * *


    اين سخن درس بزرگى براى من است، اگر تو به من نعمتى دادى، نبايد دچار غرور شوم و تو را از ياد ببرم، همچنين وقتى بلايى به من رسيد، نبايد ناسپاسى كنم، بايد به نعمت هاى فراوان ديگرى كه تو به من دادى، فكر كنم، هرگز زبان به اعتراض باز نكنم و بنده شكرگزار تو باشم و بر بلا صبر كنم.
    فرمانروايى آسمان ها و زمين از آنِ توست، تو هر چه را بخواهى مى آفرينى، همه نيازمند لطف تو هستند و هيچ كس از خود چيزى ندارد، اگر من به چنين مطلبى يقين داشته باشم، ديگر در هنگام بلا نااميد نمى شوم و هنگام نعمت، مغرور نمى گردم.
    آرى، همه چيز در دست توست، تويى كه نعمت مى دهى، تويى كه آن را مى ستانى، تو به هيچ چيز نياز ندارى، تو هرگز ظلم و ستم نمى كنى، كسى ستم مى كند كه نيازمند باشد، آسمان ها و زمين از آنِ توست، تو به هيچ چيز نياز ندارى !

    * * *


    برايم بگو كه همه چيز در دست توست و انسان ها از خود هيچ ندارند، برايم مثالى بزن تا اين حقيقت را به چشم خود ببينم !

    * * *


    اى انسان ! لحظه اى فكر كن !
    به بعضى ها دختر مى دهم و آنان هيچ پسرى ندارند.
    به بعضى ها پسر مى دهم و آنان هيچ دخترى ندارند.
    به بعضى ها هم دختر و هم پسر مى دهم.[44]
    بعضى ها را هم عقيم قرار داده ام، آنان هر كارى هم كنند، بچّه دار نخواهند شد.
    اين مثالى كوچك از اين است كه من همه كاره اين جهان هستم، اين مثالى زنده و آشكار است. بدان كه من دانا و توانا هستم.

    * * *


    انسان در زمينه هاى زيادى پيشرفت كرده است امّا هرگز نمى تواند كسى را كه عقيم است، بچّه دار كند يا اگر كسى پسر مى خواهد، كارى كند كه فرزندش پسر شود و بالعكس.
    همه داروها و غذاها مى توانند احتمال را افزايش دهند و هرگز نتيجه قطعى نيست.
    تولّد فرزند فقط در دست توست، تو به هر كس كه بخواهى فرزندانى عطا مى كنى و هر كس را بخواهى، عقيم مى كنى، اگر همه كسانى كه ازدواج مى كنند بچّه دار مى شدند، كمتر كسى از قدرت تو ياد مى كرد، تو چنين خواسته اى كه عدّه اى را عقيم قرار دهى تا همه بدانند اين تو هستى كه از نطفه اى ناچيز، انسان مى آفرينى.
    اكنون با باورى عميق چنين مى گويم: خدايا ! فرمانروايى آسمان ها و زمين از آنِ توست، تو هر چه را بخواهى مى آفرينى، تو همه كاره اين جهانى ! همه به لطف تو محتاج هستند.



نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۴۶: از كتاب تفسير باران، جلد يازدهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن