کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    اَحقاف: آيه ۲۵ - ۲۱

      اَحقاف: آيه ۲۵ - ۲۱


    وَاذْكُرْ أَخَا عَاد إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالاَْحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْم عَظِيم (21 ) قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَنْ آَلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (22 ) قَالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَأُبَلِّغُكُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ وَلَكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ (23 )فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قَالُوا هَذَا عَارِضٌ مُمْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُمْ بِهِ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ (24 )تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْء بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لَا يُرَى إِلَّا مَسَاكِنُهُمْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الُْمجْرِمِينَ (25 )
    اكنون از محمّد(صلى الله عليه وآله) مى خواهى تا براى مردم مكّه از قوم "عاد" سخن بگويد، آنان در سرزمين "احقاف" زندگى مى كردند (سرزمينى كه در جنوب عربستان و شمال يمن بود).
    تو هود(عليه السلام) را براى هدايت قوم عاد فرستادى، كافران مكّه بايد بدانند كه تو قبل از هود(عليه السلام)و بعد از او، پيامبران زيادى را فرستادى. آرى، اين قانون توست كه پيامبران را براى هدايت انسان ها فرستادى تا راه حقّ را براى آنان بيان كنند.
    قوم عاد جمعيّت زيادى داشتند و داراى ثروت فراوانى بودند و همه بُت پرست بودند. هود(عليه السلام) همچون برادرى آنان را به سوى تو دعوت مى كرد و از آنان خواست تا بُت پرستى را رها كنند.
    او به مردم چنين مى گفت: "فقط خداى يكتا را بپرستيد، خدايى جز او نيست، از بُت پرستى دست برداريد، مى ترسم كه به عذاب شديدى گرفتار شويد".
    مردم به سخنان او اعتنا نكردند و به او گفتند: "آيا تو آمده اى كه با سخنانت ما را از پرستش خدايانمان باز دارى؟ اگر راست مى گويى بگو آن عذاب كى مى آيد؟ اى هود ! آن عذابى را كه مى گويى بر ما فرود آور".
    هود(عليه السلام) به آنان گفت: "من نمى دانم كه عذاب خدا چه زمانى فرا مى رسد، فقط خدا مى داند آن عذاب چه وقتى است، من وظيفه خود را انجام دادم و پيام خدا را به شما رساندم، شما به سخنم گوش نكرديد و از من تقاضاى عذاب خود را نموديد، به راستى كه شما نادانيد".

    * * *


    قوم عاد ايمان نياوردند و بر كفر و بُت پرستى خود اصرار نمودند، تو به آنان مهلت دادى و در عذابشان شتاب نكردى، امّا سرانجام مهلت آنان به پايان رسيد و تو طوفانى سهمگين را براى هلاكت آنان فرستادى.
    آنان وقتى نگاه به افق كردند، سياهى طوفان را ديدند و فكر كردند كه ابرى باران زا به سوى سرزمين آنان مى آيد و بسيار خوشحال شدند كه بارانى پربركت در راه است. اينجا بود كه هود(عليه السلام) به آنان رو كرد و گفت: "بارانى در كار نيست، آنچه شما مى بينيد عذابى است كه براى آمدنش عجله مى كرديد، اين طوفانى سهمگين است كه عذابى دردناك در آن است و به فرمان خدا همه چيز را در هم مى كوبد و نابود مى كند".
    قبل از آن كه طوفان فرا رسد، هود(عليه السلام) و گروه اندكى را كه ايمان آورده بودند، نجات دادى، طوفان فرا رسيد و به مدّت هفت شب و هشت روز بر آنان وزيد و آنان را نابود ساخت، پس از طوفان، چنان شد كه فقط خانه هاى خالى آنان ديده مى شد و هيچ كدام از آنان باقى نماندند، تو اين گونه كسانى را كه از روى عناد و دشمنى راه كفر را انتخاب مى كنند، عذاب مى كنى.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۲۱: از كتاب تفسير باران، جلد يازدهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن