کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    شورى: آيه ۲۹ - ۲۸

      شورى: آيه ۲۹ - ۲۸


    وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنْشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ (28 ) وَمِنْ آَيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالاَْرْضِ وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِنْ دَابَّة وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ (29 )
    وقتى بندگانت گرفتار خشكسالى مى شوند و از همه جا نااميد مى شوند، تو باران را از آسمان فرو مى فرستى و رحمت و نعمت خود را فراوان مى گردانى، به راستى كه تو سرپرست انسان ها و ستودنى مى باشى، همه خوبى ها از آنِ توست.
    تو آسمان ها و زمين را خلق نمودى، عظمت آسمان ها هر انسانى را به فكر وامى دارد، هزاران هزار ستاره آفريدى كه در آسمان نورافشانى مى كنند.
    تو در آسمان ها و زمين، فرشتگان و انسان ها و حيوانات را آفريدى، همه اين ها نشانه قدرت توست، تو هر وقت بخواهى بر جمع كردن آنان در روز قيامت قدرت دارى.

    * * *


    مناسب است در اينجا دو نكته بنويسم:
    * نكته اوّل
    در اين آيه چنين مى خوانيم: "خدا در آسمان ها و زمين جنبندگان را آفريد". معناى اين سخن چيست؟
    در اين آيه واژه "دابّه" استفاده شده است. اين واژه به معناى "جنبنده" مى باشد و به انسان و همه موجودات زنده (پرندگان، ماهيان دريا، حشرات و...) گفته مى شود. خداوند در كره زمين، موجودات بيشمارى آفريده است كه هر كدام از آنان، نشانه اى از قدرت او مى باشند.
    قرآن مى گويد كه در آسمان ها هم "دابّه" وجود دارد، منظور از اين سخن چيست؟
    به اين سخن گوش كنيد:
    "على شير است".
    واژه "شير" دو معنا مى تواند داشته باشد:
    1 - معناى اصلى: شير جنگل
    2 - معناى مجازى: شجاع
    وقتى من مى گويم: "على شير است"، مى خواهم بگويم: "على شجاع است و از هيچ كس نمى ترسد".
    بار ديگر سخن قرآن را مى خوانم: در آسمان ها "دابّه" وجود دارد، منظور از اين مطلب چيست؟ من بايد دقّت كنم.
    واژه "دابّه" مى تواند دو معنا داشته باشد:
    1 - معناى اصلى: جنبنده كه شامل انسان و حيوان مى شود.
    2 - معناى مجازى: موجودى كه زنده است. اين معنا شامل فرشته، انسان و حيوان مى شود.
    به اين جمله قرآن دقّت مى كنم: "در آسمان ها دابّه وجود دارد"، گويا واژه "دابّه" در اينجا در معناى مجازى آن استفاده شده است. فرشتگان موجوداتى هستند كه زنده اند و فرمان خدا را مى شنوند و آن را اطاعت مى كنند، با توجّه به اين مطلب، مى توان به آنان "دابّه" گفت. (البتّه به معناى مجازىِ اين واژه).
    اكنون اين آيه را معنا مى كنم: "خدا در آسمان ها و زمين، فرشتگان و انسان و حيوانات را آفريد". معلوم است كه جايگاه بسيارى از فرشتگان در آسمان ها مى باشد. شبى كه پيامبر به سفرِ آسمانى معراج رفت، در هر آسمانى تعداد بيشمارى از فرشتگان را ديد.
    زمين و خورشيد و همه كهكشان ها در آسمان اوّل قرار دارند، آسمان اوّل يعنى مجموعه اوّل جهان. اين مجموعه از جنس ماده است كه ما مى توانيم آن را با چشم ببينيم. ولى غير از اين دنياى مادى، شش دنياى ديگر يا شش مجموعه ديگر هم وجود دارد كه از آن به دنياى بالا يا ملكوت ياد مى شود، در آنجا فرشتگان زيادى وجود دارند.
    عدّه اى از اين آيه چنين فهميده اند كه در آسمان ها موجوداتى زندگى مى كنند كه مى توان آن ها را با چشم ديد و آنان از دنياى مادى هستند، با توجّه به اين نكته اى كه نوشتم، روشن شد كه منظور اين آيه چيست، اين آيه مى گويد كه در آسمان ها فرشتگان وجود دارند. هيچ انسانى نمى تواند آن ها را با چشم ببيند، آنان از دنياى ديگرى غير از دنياى مادى هستند.[37]
    * نكته دوم
    در آخر اين آيه چنين مى خوانم: "خدا هر وقت بخواهد بر جمع كردن فرشتگان، انسان ها و حيوانات قدرت دارد".
    منظور از جمع كردن، همان زنده كردن آنان در روز قيامت است. وقتى كه اسرافيل در "صور" يا "شيپور" مى دمد، همه موجودات زنده (فرشتگان، انسان ها و حيوانات) نابود مى شوند، بعد از آن خود اسرافيل هم مى ميرد. پس از مدّتى (كه زمان آن را فقط خدا مى داند)، خدا اسرافيل را زنده مى كند و او بار ديگر در صور مى دمد و همه انسان ها و فرشتگان زنده مى شوند.
    امّا آيا حيوانات هم زنده خواهند شد؟
    آيه 38 سوره انعام از روز قيامت سخن مى گويد، روزى كه همه گروه ها و امّت ها زنده خواهند شد و براى حسابرسى به پيشگاه خدا مى آيند تا كسى كه ستمگرى نموده است، سزاى ستم خويش را ببيند. در آن روز خدا حيوانات را هم زنده مى كند.
    اگر حيوانى به حيوان ديگر، يك شاخ هم زده است، هر دوى آنان زنده مى شوند، حيوانى كه مورد ظلم واقع شده است، شاخ را به ديگرى مى زند، آرى، نظام هستى بر اساس عدالت برقرار شده است، هر كس ظلمى كند، بايد سزاى آن را ببيند. البتّه وقتى حسابرسى حيوانات تمام شد، آنان به خاك تبديل مى شوند و بهشت و جهنّم ندارند.[38]
    خدا براى حيوانات فهم و شعورى به اندازه خودشان قرار داده است. قرآن از سخن گفتن مورچگان با سليمان(عليه السلام) و سخن گفتن هدهد با او سخن به ميان آورده است.
    شعور و درك آنان، چيزى است كه به فهم ما در نمى آيد، چگونگى زنده شدن آن ها در روز قيامت هم چيزى است كه از فهم ما پوشيده است. قرآن مى خواهد بگويد خدا قدرت دارد كه فرشتگان، انسان ها و حيوانات را زنده نمايد.[39]

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۳۸: از كتاب تفسير باران، جلد يازدهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن