کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    مُجادله: آيه ۱۳ - ۱۲

      مُجادله: آيه ۱۳ - ۱۲


    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (12 ) أَأَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَات فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآَتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (13 )
    گروهى از ثروتمندان براى اين كه برترى خود را بر ديگران ثابت كنند نزد پيامبر مى آمدند و از او وقت مى گرفتند تا به صورت خصوصى سخن بگويند، پيامبر هم با بزرگوارى با درخواست آنان موافقت مى كرد ولى از اين كار آنان ناراحت بود، زيرا آنان در پى آن بودند كه به ديگران فخر بفروشند، اينجا بود كه تو آيه 12 اين سوره را نازل كردى: "اى مؤمنان ! هرگاه مى خواهيد با پيامبر حرف خصوصى بزنيد، قبل از آن صدقه اى پرداخت كنيد، اين كار براى شما بهتر است و قلب شما را از محبّتِ دنيا، پاك مى كند، البتّه اگر كسى توان مالى نداشت و نتوانست صدقه بدهد، من عذر او را مى پذيرم زيرا من خداى بخشنده و مهربانم".
    تو اين آيه را نازل كردى، فقرا به راحتى مى توانستند با پيامبر خصوصى سخن بگويند و نيازهاى خود را مطرح كنند، امّا ثروتمندان بايد صدقه مى دادند. تو مى خواستى اندازه محبّت آنان را به پيامبر براى همه آشكار كنى، فقط على(عليه السلام) به اين دستور تو عمل كرد و چندين بار نزد پيامبر آمد و براى هر بار صدقه اى پرداخت كرد، امّا ثروتمندان حاضر نبودند صدقه بدهند، پس آنان براى گفتگوى خصوصى نزد پيامبر، نيامدند.[123]
    گويا اين ماجرا ده روز طول كشيد، در اين مدّت، ثروتمندان به مسجد مى آمدند و از سخنان عمومى پيامبر بهره مند مى شدند ولى ديگر گفتگوى خصوصى با پيامبر نداشتند.[124]

    * * *


    تو با نزول آيه 12 اين سوره، سه خواسته مهم داشتى:
    خواسته اوّل: تو مى خواستى براى همه ثابت شود كه آن ثروتمندان، ثروت خود را بيش از پيامبر دوست دارند، اگر آنان پيش از اين بارها مزاحم پيامبر مى شدند، مى خواستند به ديگران فخر بفروشند و چون اين كار هزينه نداشت، پشت سر هم وقت پيامبر را مى گرفتند، اكنون كه فهميده اند بايد پول بدهند، ديگر اين كار را نمى كنند.
    خواسته دوم: اندازه محبّت على(عليه السلام) به پيامبر آشكار شود، اين فقط على(عليه السلام)بود كه نشان داد كه بيش از همه، پيامبر را دوست دارد، او فقط ده سكّه نقره داشت. او هر روز، يك سكّه صدقه مى داد و نزد پيامبر مى رفت و با او خصوصى سخن مى گفت، بعد از ده روز، ديگر على(عليه السلام) سكّه نداشت.
    خواسته سوم: همه مسلمانان فهميدند كه نبايد بى دليل، مزاحم پيامبر شوند. آنان اين درس خود را به خوبى فرا گرفتند.
    آرى، تو از اوّل اراده كرده بودى كه اين قانون را براى ده روز قرار دهى، در اين مدّت، اين سه خواسته تو عملى شد، ديگر وقت آن بود تا آيه جديدى را نازل كنى. اينجا بود كه آيه 13 را نازل كردى.

    * * *


    در آيه 13 با مسلمانان چنين سخن گفتى: "من از شما خواستم قبل از گفتگوى خصوصى با پيامبر، صدقه بدهيد و شما ديگر گفتگوى خصوصى را ترك كرديد. آيا از فقر ترسيديد كه به فرمان من عمل نكرديد؟ اكنون كه اين كار را نكرديد، من توبه شما را مى پذيرم، پس نماز را به پا داريد و زكات را بپردازيد و از من و از پيامبرم اطاعت كنيد و بدانيد كه من از آنچه شما انجام مى دهيد، باخبرم".
    اينجا بود كه مسلمانان فهميدند آن دستور قبلى، برداشته شده است و آنان مى توانند بدون پرداخت صدقه با پيامبر به صورت خصوصى سخن بگويند، بعد از اين آيه، ديگر مسلمانان رعايت حال پيامبر را نمودند و دانستند كه نبايد بى دليل، مزاحم پيامبر شوند.



نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۴۴: از كتاب تفسير باران، جلد دوازدهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن