کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    حَديد: آيه ۲۷ - ۲۶

      حَديد: آيه ۲۷ - ۲۶


    وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِيمَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ فَمِنْهُمْ مُهْتَد وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ (26 ) ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آَثَارِهِمْ بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآَتَيْنَاهُ الاِْنْجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآَتَيْنَا الَّذِينَ آَمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ (27 )
    تو نوح و ابراهيم(عليهما السلام) را براى هدايت انسان ها فرستادى. تو پيامبرى و كتاب آسمانى را در بين فرزندان نوح و ابراهيم(عليهما السلام)قرار دادى و اين گونه شد كه همه پيامبرانى كه پس از آنان آمدند، از نژاد اين دو پيامبر بودند.
    پس فرزندان نوح و آدم(عليهما السلام) زياد شدند و براى هر گروه از آنان، پيامبرى فرستادى، عدّه اى از آنان از پيامبر خود پيروى كردند و راه هدايت را برگزيدند، تعداد زيادى هم، سخن پيامبر خود را قبول نكردند و نافرمانى كردند.
    تو بعد از آن پيامبران، براى تداوم راه آنان، پيامبران ديگرى را فرستادى و سپس عيسى(عليه السلام) را به پيامبرى مبعوث كردى و به او كتاب انجيل عطا كردى و در دل هاى پيروان او، رأفت و مهربانى قرار دادى.
    براى همين است كه هر كس واقعاً پيرو عيسى(عليه السلام) باشد، قلبى مهربان دارد و با مسلمانان نيز با عطوفت رفتار مى كند، اين نشانه مسيحيان واقعى است. در زمانى كه مسلمانان زير شكنجه بُت پرستان بودند، گروهى از آنان به حبشه مهاجرت كردند، مردم آنجا همه مسيحى بودند و در حقّ مسلمانان مهربانى زيادى كردند.

    * * *


    سخنان عيسى(عليه السلام) منافع عدّه اى را به خطر انداخته بود و آنان براى اين كه ثروت و رياست خود را از دست ندهند، تصميم گرفتند عيسى(عليه السلام) را به قتل برسانند، تو عيسى(عليه السلام) را به آسمان ها بردى و آنان نتوانستند به او دست پيدا كنند.
    پس از اين ماجرا، پيروان عيسى(عليه السلام) با سختى هاى زيادى روبرو شدند، دشمنان تصميم داشتند همه آن ها را از بين ببرند، اينجا بود كه به اين فكر افتادند كه "رهبانيّت" را در پيش گيرند و به كوه ها و بيابان ها پناه ببرند و از جامعه دورى كنند و در انتظار ظهور آخرين پيامبر تو بمانند. آنان در انجيل خوانده بودند كه تو آخرين پيامبر خود را با كامل ترين دين مى فرستى. آنان مى دانستند كه آخرين پيامبر تو، "احمد" است، احمد نام ديگر محمّد(صلى الله عليه وآله)است.
    مسيحيان به رهبانيّت رو آوردند و براى اين كه دشمنان و ستمكاران به آنان دسترسى نداشته باشند در كوه ها و بيابان ها، محلى براى عبادت خود ساختند و در آنجا زندگى كردند، هدف آنان اين بود كه به رضايت تو دست پيدا كنند، تو اين دستور را به آنان نداده بودى. تو رهبانيّت را بر آنان واجب نكرده بودى، امّا آنان اين شيوه زندگى را در پيش گرفتند و اميد داشتند كه تو از آنان راضى و خشنود باشى، آنان نمى خواستند سخن ستمكاران را بپذيرند، ستمكاران آنان را به سوى كفر فرا مى خواندند، آنان زندگى در كوه ها و بيابان ها را بر خود واجب كردند تا مبادا به دست ستمكاران گرفتار شوند.
    اين ماجرا ادامه پيدا كرد تا اين كه تو محمّد(صلى الله عليه وآله) را به پيامبرى فرستادى، آنان اگر در جستجوى رضايت تو بودند، بايد همه به آخرين پيامبر تو ايمان مى آوردند، تو نشانه هاى او را در انجيل بيان كرده بودى، امّا آنان حقّ رهبانيّت را ادا نكردند، عدّه اى از آنان به محمّد(صلى الله عليه وآله) ايمان آوردند و تو به آنان پاداش دادى، امّا بسيارى از آنان، حقّ را انكار كردند و اين گونه حقّ روش خود را ادا نكردند.
    رهبانيّت آنان براى چه بود؟
    مگر آنان به كوه و بيابان پناه نبردند تا رضايت تو را طلب كنند؟ پس چرا وقتى تو محمّد(صلى الله عليه وآله) را با نشانه ها و معجزات آشكار به پيامبرى فرستادى، به او ايمان نياوردند؟ چرا حقّ را قبول نكردند؟ چرا راه كفر و انكار را پيمودند؟ [107]

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۳۴: از كتاب تفسير باران، جلد دوازدهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن