قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنْقُصُ الاَْرْضُ مِنْهُمْ وَعِنْدَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ (4 )
آنان مى گفتند: وقتى انسان مى ميرد، بدن او در خاك مى پوسد و به خاك تبديل مى شود و جزء زمين مى گردد، پس از مدّتى، هر ذرّه اى از آن به گوشه اى از جهان پخش مى شود، چه كسى مى تواند اين ذرّات را جمع كند، اصلاً چه كسى مى داند اين ذرّات كجا رفته اند؟
تو پاسخ آنان را اين گونه مى دهى: "من مى دانم آنچه را كه زمين از جسدِ آنان كم مى كند و كتابى نزد من است كه همه چيز در آن ثبت شده است".
آرى، تو به همه چيز آگاهى دارى، مى دانى كه ذرّات بدن هر انسانى در كجاست، تو در روز قيامت، با قدرت خود انسان ها را زنده مى كنى، همه چيز در اين جهان، در كتابى ثبت شده است و هيچ چيز گم نمى شود.
به راستى آن كتاب چيست؟
آن همان "لوح محفوظ" است كه همه اتّفاقات جهان در آن نوشته شده است.
* * *