أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ (30 ) قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِينَ (31 ) أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُمْ بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ (32 )
بزرگان مكّه درباره محمّد(صلى الله عليه وآله)چنين گفتند: "محمّد شاعرى است كه ما انتظار مرگش را مى كشيم"، آنان تصوّر مى كردند كه قرآن، شعر است و به همين خاطر گروهى جذب قرآن شده اند، آنان مى پنداشتند كه وقتى محمّد(صلى الله عليه وآله)بميرد، دين و آيين او هم از يادها خواهد رفت.
اكنون تو از محمّد(صلى الله عليه وآله)مى خواهى تا به آنان چنين بگويد: "در انتظار باشيد كه من هم با شما در انتظارم. شما منتظر مرگ من هستيد و من هم منتظر عذابى كه به آن گرفتار مى شويد".
آرى، آنان در انتظار خيال خام خود هستند، با اين سخنان ناروا نمى توانند حقّ را نابود كنند، به راستى آيا عقلشان به آنان مى گويد كه چنين بگويند يا از جهل، مردمى سركش شده اند؟ انسان عاقل كه با حقّ دشمنى نمى كند، اينان اگر عقل داشتند با محمّد(صلى الله عليه وآله) اين گونه دشمنى نمى كردند، آنان اسير جهل و نادانى شده اند.
* * *