کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل چهل وچهار

      فصل چهل وچهار


    وقتى من دنيا را عشرتكده مى دانم، براى چه بخواهم از اينجا هجرت كنم؟ وقتى دنيا، معشوق من شده است و من خود را كوچك تر از دنيا مى بينم و در شوق رسيدن به جلوه هاى آن هستم، معلوم است كه نمى خواهم از اينجا بروم، اينجا را عشرتكده خود مى دانم، خيال مى كنم كار من در اينجا خوردن و خوابيدن است; امّا وقتى دنيا براى من تنگ شد، وقتى آسمان برايم آن قدر به زمين نزديك شد كه ديگر نتوانستم سرم را بلند كنم و مجبور شدم سرم را روى زانويم بگيرم و گريه كنم، آن وقت است كه مشتاق رفتن مى شوم.
    اگر اين آسمان، پايين باشد و تنگى دنيا را حس كردم، آن وقت است كه نياز به قرآن و ولايت را حس مى كنم، به وحى و غيب و دين نياز پيدا مى كنم.

    * * *


    مى دانم كه دنيا يك راه است و آمده ام كه بروم، پس بايد دنيا به گونه اى باشد كه مرا اسير خود نكند; زيرا راهى كه مرا به سوى خود بكشد و مرا اسير خود كند، باتلاق است. خدا دنيا را "دار بلا" قرار داد تا من اسير دنيا نشوم و به آن وابسته نگردم; به همين دليل، هر كه در اين بزم مقرّب تر است، جام بلا بيشترش مى دهند.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۴۴: از كتاب پنجره دوم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن