کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل پنج

      فصل پنج


    وقتى من عظمت وجود خويش را درك كردم، ديگر نمى توانم در جلوه هاى اين دنيا بمانم. وجود من همانند رودخانه اى است كه حوض هاى دنيا را در يك لحظه پر مى كند. اگر من در اين حوض ها بمانم، تباه مى شوم و به پوچى مى رسم. من بايد مانند رودخانه، جريان داشته باشم.
    وقتى من حركت كردم، از دل بستن به هيچ ها گذشتم و اوج گرفتم، ديگر نمى توانم در پوسته اين دنيا بمانم; مانند آن جوجه اى كه وقتى در تخم بود و رشد كرد به بن بست رسيد و تخم خود را شكست و از بن بست رها شد.
    وقتى من حركت خود را آغاز كنم، دنيا با اين وسعتى كه دارد، براى من همچون زندان مى شود و آن وقت، مرگ براى من، رهايى از اين زندان است، ديگر من از مرگ نمى هراسم، مرگ را نابودى نمى دانم، بلكه آن را زندگى ديگرى مى دانم كه بايد به سوى آن پر بكشم.
    كسى كه در زندان است، اگر به او بهترين غذاها و بهترين مكان ها را بدهند، باز به آزادى مى انديشد; هيچ چيز براى او بهتر از آزادى نيست. انسانى كه رشد كرده است، دنيا را جز زندان نمى يابد. روحى كه بزرگ شده است، رهايى از اين دنيا را بالاترين نعمت مى داند و او منتظر است لحظه رهايى فرابرسد.
    تاريخ هرگز اين صداى على(عليه السلام) را از ياد نمى برد; او در محراب مسجد كوفه به سجده رفته بود، ابن ملجم شمشير را بر سر على(عليه السلام) فرود آورد، اينجا بود كه على(عليه السلام) فرياد زد: "به خداى كعبه كه رستگار شدم!"


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۵: از كتاب پنجره دوم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن