فصل سى ونه
روزى با خود فكر مى كردم كه بهترين عمل كدام است، پس به كتاب هاى حديث مراجعه كردم، ديدم كارهاى زيادى به عنوان بهترين عمل معرّفى شده اند: نماز جماعت، نماز شب، نيكى به پدر و مادر، انفاق و كمك به ديگران...
با خود گفتم: چگونه همه اين ها، بهترين عمل هستند؟ وقتى دقّت كردم متوجّه شدم هركس بايد شرايط خود را در نظر بگيرد و با توجّه به آن شرايط، بهترين عمل را كشف كند.
بهترين ميوه كدام است؟ براى پاسخ به اين سؤال بايد ببينم آيا طبع من گرم است يا سرد. اگر طبع من گرم است، بهترين ميوه، هندوانه است، اگر طبع من سرد است، هندوانه براى من ضرر دارد و با خوردن آن به سردرد دچار مى شوم، بهترين ميوه براى من، خرما است.
بهترين عمل براى من چيست؟ اگر من دچار بخل شده و ثروت زيادى جمع كرده ام و اطرافيان من در فقر و ندارى هستند، در اين شرايط بهترين عمل براى من، نماز نيست.
بايد از مال خود دل بكنم و آن را انفاق كنم، بهترين عمل براى من، انفاق است. ضعف من، بخل است و نياز جامعه من، انفاق است، پس من بايد به اين كار همّت گمارم تا رشد كنم. اگر من پشت سر هم نماز مستحبى بخوانم اين ضعف و درد من درمان نمى شود، همانند آن ماشينى كه بنزين ندارد تا حركت كند، امّا مدام شيشه آن را تميز مى كنم، بايد براى اين ماشين بنزين فراهم آورم، تميز كردن شيشه، دردى را دوا نمى كند، تا زمانى كه بنزين نباشد، ماشين هرگز حركت نمى كند و مرا به جايى نمى رساند.