کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    شُعراء: آيه ۸۷ - ۸۳

      شُعراء: آيه ۸۷ - ۸۳


    -رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا و َأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ (83 ) وَاجْعَلْ لِي لِسَانَ صِدْق فِي الاَْخِرِينَ (84 )وَاجْعَلْنِي مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِيمِ (85 ) وَاغْفِرْ لاَِبِي إِنَّهُ كَانَ مِنَ الضَّالِّينَ (86 ) وَلَا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ (87 )
    اكنون ابراهيم(عليه السلام) تو را مى خواند و دست به دعا برمى دارد و چنين مى گويد:
    خدايا ! به من علم و دانش عطا كن و مرا از گروه نيكوكاران قرار بده !
    براى من در ميان آيندگان، نامى نيكو برجاى بگذار !
    مرا از وارثان بهشت پر نعمت قرار بده.
    پدرم را ببخش كه او از گمراهان است.
    در روز قيامت كه همه مردم زنده مى شوند و براى حسابرسى به پيشگاه تو مى آيند، مرا شرمنده و رسوا مگردان !

    * * *


    بار ديگر در اين سخن ابراهيم(عليه السلام) فكر مى كنم و چند نكته را مى نويسم:
    1 - ابراهيم(عليه السلام) از تو تقاضاى علم و دانش مى كند، او مى داند كه براى سعادت انسان، هيچ چيز بهتر از علم و دانش نيست.
    3 - ابراهيم(عليه السلام) از خدا مى خواهد تا نام و يادش براى هميشه زنده بماند و راه و روش او در ميان آيندگان ادامه يابد. انسان ها نياز به الگويى دارند كه به او اقتدا كنند. ابراهيم(عليه السلام) از خدا مى خواهد او را الگوى انسان هاى آزاده قرار دهد. او دوست دارد مكتبى را پايه گذارى كند كه راه سعادت را براى انسان ها آشكار سازد.
    ابراهيم(عليه السلام) دوست داشت كه آخرين پيامبر خدا از نسل او باشد، سال هاى سال گذشت و تو محمّد(صلى الله عليه وآله) را كه از نسل او بود به پيامبرى برگزيدى، روزى محمّد(صلى الله عليه وآله) در كنار كعبه ايستاد و يادى از ابراهيم(عليه السلام) كرد و گفت: "من نتيجه دعاى پدرم ابراهيم(عليه السلام)هستم".[11]
    آرى، دين اسلام، ادامه راه ابراهيم(عليه السلام) است، تا زمانى كه اسلام باقى است، نام ابراهيم(عليه السلام) هم زنده است.
    3 - تو براى هر انسانى جايگاهى در بهشت و جايگاهى در جهنّم آماده كرده اى، وقتى كسى كفر بورزد به جهنّم مى رود و جايگاه بهشتى او را به مؤمنان مى دهى، در واقع، اهل ايمان، وارث جايگاه بهشتى كسانى مى شوند كه به بهشت نيامده اند. اين معناى سخن ابراهيم(عليه السلام) است: "خدايا ! مرا وارث بهشت قرار بده".
    4 - آذر، عموى ابراهيم(عليه السلام) بود، وقتى ابراهيم(عليه السلام) كوچك بود، پدرش از دنيا رفت، عمويش، آذر او را بزرگ كرد، او عمويش را پدر خطاب مى كرد.
    سؤال اين بود: چرا ابراهيم(عليه السلام) براى آذر دعا كرد و طلب آمرزش نمود با اين كه آذر، كافر بود؟
    ابراهيم(عليه السلام) تا زمانى كه عمويش زنده بود، براى او طلب بخشش مى كرد، امّا وقتى مرگ آذر فرا رسيد، ابراهيم(عليه السلام) ديگر براى او دعا نكرد، زيرا يقين كرد كه او اهل جهنّم شده است. وقتى كسى بُت پرست بميرد، ديگر راهى براى توبه او باقى نمى ماند و او در آتش جهنّم گرفتار عذاب مى شود.
    5 - ابراهيم(عليه السلام) به همه ياد مى دهد تا روز قيامت را از ياد نبرند و همواره آن روز را به ياد داشته باشند و براى رهايى از عذاب آن روز، دعا كنند و به لطف خدا پناه ببرند.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۳: از كتاب تفسير باران، جلد هشتم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن