فصل بيست ونه
اين چه دردى است كه ما به بهانه يافتن، دست از ساختن مى كشيم!
شنيده ام كه يكى چراغى در دست گرفته بود و در شهر مى چرخيد و به دنبال انسان مى گشت! مگر دنيا، نمايشگاه است كه انسان كامل را نشان ما بدهد، دنيا محل ساختن انسان است، بايد انسان شد و انسان ساخت!
آنان كه به دنبال انسان هستند، بايد همين طور بچرخند تا شايد يكى را پيدا كنند; امّا كسانى كه به فكر ساختن خود و ديگران هستند، زودتر به هدف مى رسند. كليد درِ سعادت، پيداكردنى نيست، بلكه ساختنى است.
بايد با تلاش به سوى رشد حركت كرد. اگر انسان دل از دنيا بركند و به ارزش خود پى ببرد به معناى واقعى خود نزديك شده است.