کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل هفده

      فصل هفده


    گاه پول و ثروت، نقشِ خدا را در زندگى ام بازى مى كنند و من دلباخته آن ها مى شوم، هرچه را چشم ببيند، دل روزى از آن سير مى شود و اين يك قانون است.
    من بايد اين بت ها را رها كنم و يكتاپرست شوم، خدايى را بپرستم كه نمى توان او را با چشم ديد. بت ها را مى توان با چشم ديد; امّا الله را هرگز نمى توان با چشم ديد!
    هر مخلوقى روزى نابود مى شود، امروز من اسير زيبايى ليلى شده ام، آيا پنجاه سال ديگر باز هم مى توانم به صورتش نگاه كنم؟ صورت او پر از چين و چروك خواهد شد، صد سال ديگر چه؟ از آن ليلى، فقط مشتى استخوان باقى خواهد ماند.
    آن صورتى كه من دلباخته آن شده ام، اسكلتى مى شود كه همه از آن مى ترسند.
    من بايد دلباخته چيزى شوم كه نابود نمى شود! من بايد به غيب ايمان بياورم، آن وقت است كه خودم نابود نمى شوم; زيرا وقتى ليلىِ دل من نابود شود، من نااميد و سرگشته مى شوم. من بايد به سمت خدايى بروم كه ديده نمى شود و براى همين هرگز نابود نمى شود، او هميشه بوده و خواهد بود.

    * * *


    گفتم كه خدا غيب است و نمى توان او را ديد; براستى ايمان به خدا را از كجا شروع كنم؟
    از ايمان به ارزش خود.
    من وجود خود را درك مى كنم، من از همه دنيا بزرگ تر و باارزش تر هستم، پس به خودم ايمان آورده ام، حالا مى بينم دنيا و آنچه در دنيا است، نمى تواند عطش مرا سيراب كند، تشنگى در وجودم بى داد مى كند، اگر همه جهان را هم به من بدهند، دل من، باز به دنبال چيزى مى گردد.
    وقتى خوب دقّت كنم، مى بينم كه هيچ كس با دنيا آرام نشده است. جذّابيّت دنيا در دورى از آن است، وقتى به آن برسم، ديگر برايم جذّاب نيست، آن تشنگى باز به سراغم مى آيد، من در جستوجوى آرامش هستم و خدا آرامش گمشده من است. خدا تنها چيزى است كه از دل من بزرگ تر است و فقط ايمان به خدا مى تواند پاسخى براى عطش درون من باشد. خدا هست; اگر خدا نباشد، انسان سيراب نمى شود.
    بارها برايم از جهنّم سخن گفته اند، اكنون مى خواهم جلوه اى از جهنّم را بازگو كنم: جهنّم همان عطش درون من است، اگر من با ايمان به خدا سيراب نشوم، براى هميشه در اين تشنگى مى سوزم.
    بهشت چيست؟
    ايمان به خدا جلوه اى از بهشت است، آرامشى را كه ايمان به خدا به من مى دهد، خودش بهشت است. دلى كه عظمت خود را دريافته است، اسير بازيچه هاى دنياى بىوفا نمى شود. او با ايمان به خدا، آرامش واقعى را تجربه مى كند، در اين دنيا است، امّا در بهشت است، بهشتِ ايمان به خدا.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۷: از كتاب پنجره اول نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن