کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    جِنّ: آيه ۱۵ - ۸

      جِنّ: آيه ۱۵ - ۸


    وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا (8 ) وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الاَْنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا (9 ) وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَنْ فِي الاَْرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا (10 ) وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا (11 ) وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعجِزَ اللَّهَ فِي الاَْرْضِ وَلَنْ نُعْجِزَهُ هَرَبًا (12 )وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آَمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا (13 ) وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا (14 ) وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا (15 )
    سخن از جنّ هايى بود كه وقتى قرآن را شنيدند به آن ايمان آوردند و مسلمان شدند و نزد قوم خود رفتند و آنان را به اسلام دعوت كردند. اكنون ادامه سخن آنان را ذكر مى كنى، آنان به قوم خود چنين گفتند:
    اى جنّ ها ! اين بار كه آسمان را جستجو كرديم، آنجا را پر از محافظان نيرومند و شهاب ها يافتيم، قبل از اين، هر وقت مى خواستيم در گوشه و كنار آسمان در كمين مى نشستيم و حوادث آينده را از فرشتگان مى شنيديم، امّا اكنون هر كس بخواهد چيزى از فرشتگان بشنود، شهاب ها را در كمين خود مى يابد. ما نمى دانيم كه آيا خدا قصد عذاب اهل زمين را دارد يا مى خواهد آنان را هدايت كند.
    اى جنّ ها ! در ميان ما، گروهى نيكوكار بوده اند و گروهى هم بر خلاف آنان بوده اند، هميشه اين اختلاف بين ما بوده است. ما از شما مى خواهيم كه راه نيكى را انتخاب كنيد و به اين قرآن ايمان آوريد، ما چنين فهميديم كه هرگز نمى توان بر قدرت خدا غلبه پيدا كرد و نمى توانيم از قدرت او فرار كنيم، اگر راه كفر را برگزينيم، روز قيامت به عذابى سخت گرفتار خواهيم شد و هيچ راه فرارى براى ما نخواهد بود.
    اى جنّ ها ! بدانيد ما هنگامى كه قرآن را شنيديم به آن ايمان آورديم، اگر شما را به اسلام فرا مى خوانيم، خودمان به آن ايمان آورده ايم، آيا مى دانيد نتيجه ايمان چيست؟ هر كس ايمان آورد از كمى پاداش و از ظلم نمى ترسد، خدا به او پاداشى بس بزرگ خواهد داد.
    ما قرآن را شنيديم، فهميديم كه خدا به ما اختيار داده است، او راه هدايت را به ما نشان مى دهد و ما بايد راه خود را انتخاب كنيم، وقتى او به ما اختيار داده است، طبيعى است كه عدّه اى مسلمان مى شوند و عدّه اى هم راه كفر را برمى گزينند. خدا ما را مجبور به ايمان نمى كند. هر كس دين اسلام را برگزيند به راه راست هدايت شده است، امّا كسى كه راه كفر را برگزيند به خود ستم كرده است و سرمايه هاى وجودى خويش را تباه كرده است، آنان در روز قيامت، هيزم هاى جهنّم خواهند بود كه آتش جهنّم با آنان، افروخته خواهد شد و اين عذابى دردناك است.

    * * *


    در آيه 8 چنين مى خوانم كه جنّ هاى مسلمان به ديگر جنّ ها گفتند: "اين بار كه آسمان را جستجو كرديم، آنجا را پر از محافظان نيرومند و شهاب ها يافتيم...".
    به راستى منظور از اين سخنان چيست؟
    بايد بررسى كنم...
    بعضى از جنّ ها از حوادث آينده باخبر بودند، آنان به آسمان مى رفتند و به سخنان فرشتگان گوش مى دادند. فرشتگان از حوادث آينده خبر دارند و گاهى درباره آن سخن مى گويند، جنّ ها به دنياىِ آنان مى رفتند و مخفيانه، سخنان آنان را مى شنيدند.
    رفت و آمد جنّ ها به آسمان آزاد بود، امّا وقتى محمّد(صلى الله عليه وآله) به دنيا آمد، خدا رفت و آمد آن ها را به آسمان ها ممنوع كرد، خدا اراده كرد تا ديگر آنان آزادانه به ملكوت آسمان ها وارد نشوند. منظور از ملكوت، عالم بالا مى باشد، دنيايى كه از اين دنياى مادى برتر و بالاتر است.
    خدا به فرشتگان دستور داد كه اگر يكى از جنّ ها، مخفيانه وارد دنياى آن ها شد، آن جنّ را با نورى عجيب دور كنند.
    منظور از "شهاب" در اينجا، نورى است كه همچون آتش است و جنّ ها تاب تحمّل آن را ندارند، فرشتگان با آن نور، جنّ ها را از دنياى خود دور مى كنند.

    * * *


    بعضى از انسان ها به كار پيش گويى مشغول بودند و حوادث آينده را پيش بينى مى كردند، به آنان "كاهن" مى گفتند. آنان با جنّ ها ارتباط مى گرفتند و از آن ها درباره آينده سؤالاتى مى كردند. پيش از تولّد پيامبر، جنّ ها به آسمان مى رفتند و خبرهايى را براى كاهنان مى آوردند، كاهنان هم با پيش بينى حوادث، انسان ها را به سوى خود جذب مى كردند و اين زمينه بعضى از فسادها مى شد، مردم خيال مى كردند كه اين كاهنان كه از آينده خبر مى دهند، انسان هاى مقدّسى هستند !
    وقتى خدا رفت و آمد جنّ ها را به آسمان ممنوع كرد، جنّ ها نمى دانستند چه اتّفاقى افتاده است.
    جنّ ها نمى دانستند كه اين نشانه نزول عذاب براى انسان ها مى باشد يا مقدّمه هدايت آنان؟
    آرى، دورانِ كهانت و فريب به پايان رسيده بود و آفتاب نبوّت طلوع كرده بود، محمّد(صلى الله عليه وآله)به دنيا آمده بود تا آخرين و كامل ترين دين خدا را براى انسان ها به ارمغان آورد.

    * * *


    من دوست دارم درباره جنّ ها بيشتر بدانم. قرآن را بررسى مى كنم، مى بينم كه درباره جنّ ها، دوازده نكته بيان شده است. وقتى من اين دوازده نكته را بدانم، مى توانم تصويرى روشن از جنّ ها داشته باشم:
    1 - انسان از خاك آفريده شده است و جنّ از آتش.[84]
    2 - جنّ هم مى تواند حقّ را تشخيص دهد و قدرت درك حقايق را دارد.
    3 - خدا به او اختيار داده است تا راه خودش را انتخاب كند.
    4 - گروهى از آنان مؤمن و گروهى هم كافر هستند.[85]
    5 - آنان روز قيامت زنده مى شوند و به اعمال آنان رسيدگى مى شود، كافران آنان عذاب مى شوند و به مؤمنان پاداشى نيكو داده مى شود.[86]
    6 - قبل از تولّد پيامبر، جنّ ها مى توانستند به آسمان ها بروند و خبرهايى را از فرشتگان بشنوند ولى بعد از تولّد پيامبر از اين كار منع شدند.[87]
    7 - جنّ ها با بعضى از انسان ها ارتباط مى گرفتند و سبب گمراهى انسان ها مى شدند.[88]
    8 - بعضى از جنّ ها، قدرت فراوانى دارند، در ماجراى سليمان(عليه السلام)چنين مى خوانيم: وقتى او مى خواست تخت ملكه يمن را به فلسطين بياورد، يكى از جنّ ها به سليمان(عليه السلام)چنين گفت: "من آن تخت باشكوه را قبل از اين كه از جاى خود برخيزى، از يمن به فلسطين مى آورم".[89]
    9 - اگر خدا اجازه دهد، جنّ ها مى توانند بعضى از كارهاى انسان ها را انجام دهند، آنان به اذن خدا، براى سليمان(عليه السلام)ساختمان هاى باشكوهى براى عبادت ساختند و از دريا براى او درّ و مرواريد استخراج مى كردند.
    10 - آفرينش جنّ ها قبل از خلقت انسان بوده است.[90]
    11 - ابليس يكى از جنّ ها مى باشد، خدا به او فرمان داد تا بر آدم(عليه السلام)سجده كند، او نافرمانى كرد و از درگاه خدا رانده شد. ابليس به اسم "شيطان" معروف شده است. او پيروان زيادى در ميان جنّ ها دارد كه به آنان "شياطين" گفته مى شود.
    12 - مقام انسان بالاتر و برتر از همه موجودات مى باشد، زيرا خدا به فرشتگان و ابليس كه از جنّ بود، فرمان داد بر آدم(عليه السلام)سجده كنند.
    اين دوازده نكته در قرآن درباره جنّ ها بيان شده است، امّا مطالب ديگرى كه مردم براى جنّ ها مى گويند، خرافه است و نبايد به آن توجّه كرد.
    عدّه اى مى گويند: "جنّ ها شكل هاى عجيب و غريب دارند"، گروهى مى گويند: "جنّ ها موجوداتى دم دار و سم دار مى باشند". برخى مى گويند: "اگر يك ظرف آب داغ را روى زمين بريزيم، جنّ ها عصبانى مى شوند و آن خانه را به آتش مى كشند". اين سخنان، خرافاتى است كه جاهلان آن را ساخته اند.[91]
    مردم تصوّر مى كنند كه همه جنّ ها، موجوداتى موذى و بد مى باشند. در حالى كه چنين نيست، در ميان جنّ ها، كسانى هستند كه مسلمان هستند و به قرآن و پيامبر ايمان واقعى دارند و كارهاى شايسته انجام مى دهند.[92]

    * * *


    در زبان عربى، سه حرف "ج ن ن" به معناى "پوشيده شده" مى باشد، عرب ها به بچّه اى كه در شكم مادر است، "جنين" مى گويند، چون نمى توان او را ديد. به باغ هايى كه درختان بلندى دارد، "جنّت" مى گويند، زيرا وقتى كسى زير آن درختان قرار مى گيرد نمى تواند خورشيد و نور آن را ببيند. آن ها به "جنّ" هم چنين نامى نهاده اند، زيرا جنّ را نمى توان با چشم ديد.
    همچنين در زبان عربى سه حرف "ش ط ن" به معناى خبيث يا پليد مى باشد، عرب ها به هر موجودى كه پليد و خبيث باشد، "شيطان" مى گويند. ابليس يكى از جنّ ها بود، وقتى خدا به فرشتگان دستور داد كه بر آدم سجده كنند، ابليس سرپيچى كرد.
    به راستى ابليس در ميان فرشتگان چه مى كرد؟
    او يك جنّ بود كه بعد از هلاك جنّ ها در زمين، به آسمان ها آورده شده بود، او ساليان سال عبادت خدا را مى كرد، امّا در اين امتحان بزرگ مردود شد و از درگاه خدا رانده شد و پليد و خبيث شد.
    از قديم گفته اند: "هر گردى كه گردو نيست !!".
    هر جنّى، شيطان و پليد نيست، بعضى از جنّ هاى مسلمان و نيكوكارند، بعضى از جنّ ها پليد و شيطان هستند.
    از طرف ديگر، هر شيطانى، جنّ نيست ! شيطان به معناى "پليد و خبيث" است، ممكن است چيزى پليد باشد (شيطان باشد)، امّا از جنّ نباشد.
    پس شيطان دو معنا مى تواند داشته باشد:
    معناى اوّل: ابليس كه از جنّ ها بود و به آدم(عليه السلام) سجده نكرد و از درگاه خدا دور شد و پليد و پست شد.
    معناى دوم: موجودى كه پليد است، امّا از جنّ نيست، اين نكته مهمّى است كه بايد به آن دقّت شود تا سخن على(عليه السلام)معناى روشنى پيدا كند. على(عليه السلام)فرمود: "وقتى مى خواهيد آب بنوشيد، از قسمت شكسته ظرف و از قسمت دستگيره ظرف، آب ننوشيد، زيرا شيطان روى دستگيره و قسمت شكسته ظرف مى نشيند". منظور از واژه "شيطان" در اينجا "ميكروب" مى باشد كه موجودى پليد است و باعث بيمارى هايى مى شود و معمولاً دستگيره ظرف و قسمت شكسته آن، محلى براى تجمّع انواع ميكروب ها مى باشد.

    * * *


    اين سوره از دو قسمت تشكيل شده است، در قسمت اوّل از جنّ ها سخن به ميان آمد و اين بحث به پايان رسيد.
    در قسمت دوم از توحيد و معاد سخن به ميان مى آيد.

    * * *


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۸۴: از كتاب تفسير باران، جلد سيزدهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن