کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    جمعه: آيه ۱۱ - ۹

      جمعه: آيه ۱۱ - ۹


    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (9 ) فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الاَْرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (10 )وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (11 )
    در آيات قبل، يهوديان را نكوهش كردى، آنان براى اين كه شيفته دنيا و ثروت آن شده بودند، حقّ را انكار كردند و خود را از سعادت محروم كردند، اكنون مى خواهى به مسلمانان هشدار دهى كه مواظب باشند و براى ثروت دنيا، نماز را رها نكنند.
    تو مسلمانان را با دنيا امتحان كردى و فقط هشت نفر در اين امتحان، سربلند شدند.
    ماجرا چيست؟ اين چه امتحانى بود؟
    روز جمعه بود و همه براى خواندن نماز جمعه در مسجد جمع شده بودند، پيامبر براى آنان سخنرانى مى كرد. هنوز نماز شروع نشده بود، ناگهان صداى طبل ها به گوش رسيد !
    صداى طبل خبر مى داد كه كاروان تجارى از شام رسيده است ! آن زمان رسم بود كه وقتى كاروانى تجارى به شهر مى رسيد بر طبل مى كوبيدند تا مردم باخبر شوند.
    مردم با عجله از مسجد بيرون رفتند، آنان خيال كردند كه اگر دير به كاروان برسند، ديگران جنس هاى خوب را خواهند خريد و آنان بى بهره خواهند ماند.
    مسلمانان رفتند و خود را به كاروان رساندند و صبر نكردند تا سخن پيامبر تمام شود و نماز را بخوانند، آنان با عجله از مسجد بيرون رفتند.
    فقط اين هشت نفر باقى ماندند: على، حسن، حسين، فاطمه(عليهم السلام). سلمان، ابوذر، مقداد، صُهيب.[5]
    هشت نفرى كه هرگز شيفته دنيا نبودند و هيچ تجارتى آنان را از ياد تو غافل نكرد.
    همه رفتند تا به دنياى خود برسند، اينجا بود كه تو اين سه آيه را نازل كردى و با مسلمانان چنين سخن گفتى: "اى مؤمنان ! وقتى صداى اذان ظهر روز جمعه را شنيديد به سوى ياد من و نماز جمعه، شتاب كنيد و دست از تجارت برداريد، بدانيد كه عبادت شما از هر تجارتى براى شما بهتر است، اگر بدانيد فايده اين نماز براى شما بيشتر است. وقتى نماز جمعه به پايان رسيد به دنبال كسب رزق و روزىِ خود برويد و خدا را بسيار ياد كنيد، باشد كه رستگار شويد".

    * * *


    اكنون با محمّد(صلى الله عليه وآله) چنين سخن مى گويى: "اى محمّد ! مسلمانان وقتى كه علامت رسيدن كاروان تجارى را شنيدند، فوراً به سوى آن كاروان رفتند. تو ايستاده بودى و براىِ آن ها سخن مى گفتى و آنان تو را تنها گذاشتند و پراكنده شدند. اى محمّد ! تو به آنان بگو كه آنچه نزد خداست، بهتر از سرگرمى و تجارت است و خدا بهترين روزى دهنده است".
    آرى، آنان وقتى صداى طبل ها را شنيدند، از مسجد بيرون رفتند تا هم خريد كنند و هم سرگرم آن بازار شوند، آنان عجله كردند زيرا فكر مى كردند اگر براى نماز بمانند و بعداً بروند، ديگر چيزى براى خريد باقى نخواهد ماند، آنان فراموش كردند كه تو روزى دهنده هستى و همه بايد اميدشان به تو باشد.

    * * *


    مناسب است در اينجا اين سه نكته را بنويسم:
    * نكته اوّل
    نماز جمعه دو ركعت است و به جاى نماز چهارركعتى ظهر در روز جمعه خوانده مى شود، امام جمعه قبل از نماز مى ايستد و در حالى كه سلاح به دست دارد براى مردم سخنرانى مى كند.
    در آيه 11 چنين مى خوانيم: "اى محمّد ! مردم تو را تنها گذاشتند در حالى كه تو ايستاده بودى"، منظور از اين سخن اين است كه پيامبر، ايستاده سخنرانى مى كرد، براى همين در هر جا، كه نماز جمعه برپا مى شود، بايد حتماً امام جمعه بر روى پا بايستد و سخنرانى كند.
    به سخنرانىِ امام جمعه هنگام نماز جمعه، "خطبه" مى گويند و بايد از دو قسمت تشكيل شود: خطبه اوّل و خطبه دوم.
    مردم بايد هنگام اين سخنرانى، سكوت كنند و با دقّت گوش كنند. بعد از آن كه هر دو قسمت سخنرانى به پايان رسيد، نماز برپا مى شود.
    * نكته دوم
    روزى در جايى بودم كه سخن از نماز جمعه به ميان آمد، يك نفر حديثى را نقل كرد. او از امام باقر(عليه السلام) چنين نقل كرد: "هر كس بدون عذر، سه روز جمعه به نماز جمعه نرود، منافق است".
    من دوست داشتم بدانم منظور امام باقر(عليه السلام) از اين سخن چه بوده است، براى همين اين موضوع را بررسى كردم و فهميدم كه بيشتر علماى شيعه معتقد هستند كه نماز جمعه در زمانى كه حكومت در دستِ امام معصوم باشد، واجب است. در آن زمان، اگر مسلمانى سه هفته (بدون عذر) نماز جمعه را ترك كند، منافق است.
    ولى در زمانى كه امام زمان از ديده ها پنهان مى باشد، ديگر نماز جمعه مانند نمازهاى روزانه، واجب نيست، براى همين اگر كسى آن را ترك كرد، منافق به حساب نمى آيد.[6]
    در اينجا مطلبى را از كتاب "تفسير نمونه" ذكر مى كنم.
    اين كتاب را گروهى از دانشمندان شيعه نوشته اند. جلد 24 تفسير نمونه را باز مى كنم و در صفحه 133 چنين خواندم: "مذمّت هاى شديدى در مورد ترك نماز جمعه آمده است و ترك كنندگان نماز جمعه را در رديف منافقان شمرده اند. اين ها در صورتى است كه نماز جمعه واجبِ عينى باشد، يعنى در زمان حضور امام معصوم و مَبسُوطُ الْيَد".[7]
    منظور از "مبسوط اليد" يعنى امام معصوم آشكار باشد و در پس پرده غيبت نباشد و حكومت هم دست او باشد. در آن روزگار، نماز جمعه همانند نمازهاى روزانه، واجب است.
    * نكته سوم
    مستحب است كه امام جمعه در ركعت اوّل نماز جمعه، سوره "جمعه" را بخواند و در ركعت دوم، سوره "منافقون" را بخواند، سوره منافقون در قرآن بعد از سوره جمعه آمده است.[8]




نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۶: از كتاب تفسير باران، جلد سيزدهم نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن