کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    در قصر مدائن، تنها مانده ام

     در قصر مدائن، تنها مانده ام


    ما در شهر مدائن هستيم، حتماً نام ايوان مدائن يا طاق كسرى را شنيده اى ؟
    گوش كن !
    دو نفر از ياران واقعى امام دارند با هم سخن مى گويند :
    ــ مى بينيد كه چگونه جان امام در خطر است، ما بايد فكرى بكنيم .
    ــ مى گويى چه كنيم ؟
    ــ بايد با امام، سخن بگوييم و از ايشان بخواهيم به قصر كسرى (ايوان مدائن) بروند .
    ــ من فكر نمى كنم كه امام قبول كند، آخر امام حسن(عليه السلام) و قصر نشينى !
    ــ چاره اى نيست، جان امام در خطر است، هر لحظه ممكن است عدّه اى به امام حمله كنند .
    امير مدائن هم با اين پيشنهاد موافق است، براى اينكه امنيّت قصر، خيلى بهتر از اينجاست .
    سرانجام قرار مى شود تا اين موضوع با امام حسن(عليه السلام) مطرح شود، خود امير مدائن به نزد امام مى رود و با او سخن مى گويد .
    نگاه كن !
    امير مدائن با خوشحالى به سوى ما مى آيد، مثل اينكه امام با پيشنهاد او موافقت كرده است .
    امام همراه با تعداد كمى از ياران خود به سوى قصر كسرى مى رود .[88]
    بيا من و تو هم همراه آنها برويم .
    آرى، امام با اين كه از زندگى كردن در قصر راضى نيست ; امّا به دليل بىوفايى سپاهيانش، مجبور است مدّتى در اين قصر بماند .
    آرى، اينجا قصر تنهايى امام است، امروز در مدائن فقط بيست نفر به امام وفادار مانده اند .
    اكنون، امام اين پيام را براى مردم مى فرستد :
    اى مردم ! به خدا قسم ، معاويه به وعده هايى كه به شما در مقابل كشتن من داده است وفا نخواهد نمود .[89]
    آرى، معاويه تلاش مى كند تا امام حسن(عليه السلام) به وسيله ياران خودش كشته شود .


کتاب با موضوع امام دوم


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۲۱: از كتاب در قصر تنهايى نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن