کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    همه ما، آماده كشتن تو هستيم

     همه ما، آماده كشتن تو هستيم


    اسب سوارى به سوى ما مى آيد و سراغ امام حسن(عليه السلام) را مى گيرد .
    مثل اينكه او نامه مهمّى را از طرف معاويه براى امام حسن(عليه السلام) آورده است .
    بيا من و تو هم به خيمه فرماندهى برويم .
    او اكنون در حضور امام نشسته است، عجيب است او به جاى يك نامه، ده ها نامه با خود همراه دارد .
    من تعجّب مى كنم، تا حالا چنين چيزى سابقه نداشته است .
    يكى از نامه ها به امضاى معاويه است، امام آن را باز مى كند و مشغول خواندن آن مى شود .
    معاويه در اين نامه از امام خواسته است امر حكومت را به او واگذار كند .[65]
    اين چيز تازه اى نيست، ولى آنچه مهم است اين است كه معاويه در نامه خود اشاره به نامه هايى مى كند كه ياران امام حسن(عليه السلام) براى او نوشته اند .
    اكنون، معاويه، همان نامه ها را براى امام حسن(عليه السلام) فرستاده است .[66]
    امام، اين نامه ها را باز مى كند، آرى، اين دست خط بزرگان كوفه است :
    اى معاويه ، هر چه سريع تر به سوى ما بيا ، ما به تو قول مى دهيم كه وقتى لشكر تو به نزديكى ما رسيد ما حسن بن على را اسير كرده و تحويل تو دهيم .[67]
    اى معاويه ، به سوى كوفه بيا كه ما همه ، گوش به فرمان تو هستيم ، هر وقت تو دستور بدهى ما حسن بن على را به قتل خواهيم رساند .[68]
    خدايا ! اين نامه ها را چه كسانى نوشته اند ؟
    اين نامه ها را همان افرادى نوشته اند كه الآن در اردوگاه امام حسن(عليه السلام)هستند .
    خدايا اين چه غربت و مظلوميّتى است كه من مى بينم !
    اشك در چشم امام حسن(عليه السلام) حلقه مى زند، خدايا ! همين مردم با من بيعت كردند، من به اميد يارى آنها از خانه و كاشانه ام بيرون آمده ام ; امّا اكنون، اين گونه در حق من نامردى مى كنند .
    خدايا ! من با اين مردم چه كنم، من مى خواهم دين تو را از انحراف نجات دهم و اين مردم قصد جان مرا دارند .
    همسفرم !
    اين طور كه معلوم است دختر معاويه عاشقان زيادى پيدا كرده است !
    آخر مگر دختر در كوفه پيدا نمى شود كه اين مردم اين گونه عاشق اين دختر شده اند .
    البتّه معلوم است كه دختر زياد است ; امّا هيچ كدامشان، دختر معاويه نمى شوند، كسى كه دامادِ معاويه بشود به گنج بزرگى رسيده است .
    كيسه هاى طلاى سرخ، حكومت و رياست و دختر معاويه، همه اينها را مى توان با ريختن خون امام حسن(عليه السلام)بدست آورد .
    امان از دوستى و محبت دنيا !
    معاويه مردم زمانه خود را به خوبى مى شناخت، مى دانست كه آنها عاشق پول و رياست هستند .
    به راستى كه محبّت به دنيا، ريشه همه پليدى ها و پستى هاست!
    بار خدايا ! ما به تو پناه مى بريم از اين كه دنيا را معشوق و محبوب خود قرار دهيم .


کتاب با موضوع امام دوم


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۱۵: از كتاب در قصر تنهايى نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن