کتب دکتر مهدی خدامیان آرانی - سایت نابناک

سایت استاد مهدي خداميان آرانی

در حال بارگذاری

    فصل پنج

      فصل پنج


    يادت هست، وقتى نُعمان در مسجد كوفه سخنرانى مى كرد، چه كسى با او مخالفت نمود؟
    بله، عبد الله حَضرَمى را مى گويم.
    او بود كه از سياست صلح آميز امير كوفه انتقاد كرد و سعى كرد تا نيروهاى حكومتى كوفه را درگير جنگ با مسلم نمايد.
    اكنون او مى داند كه اگر امام حسين(عليه السلام) به كوفه بيايد، كوفه بدون جنگ، تسليم او خواهد شد و از آن جهت كه كوفه، قلب جهان اسلام است و به زودى آتش انقلاب از اين شهر به همه جا سرايت خواهد نمود، روزگار سختى در انتظار يزيد خواهد بود.
    براى همين، او دست به قلم مى برد و نامه اى به يزيد مى نويسد!
    عجيب است! تا قبل از اين نامه، يزيد از اوضاع كوفه بى خبر بوده است; زيرا امير كوفه به جهت سياست صلح آميز خود، او را از حوادث كوفه مطّلع نكرده است.
    نامه اى كه اين جاسوس براى يزيد مى نويسد، باعث حوادث زيادى مى شود.
    آرى، همين نامه اوضاع مناسبى را كه در كوفه ايجاد شده بود، در هم مى پيچد و طوفان عظيمى به پا مى كند.
    شب است و مردم شهر دمشق در خواب هستند كه نامه رسان به قصر يزيد مى رسد.
    او به نگهبانان قصر مى گويد: "من نامه مهمّى دارم و بايد آن را به يزيد بدهم".
    يزيد از خواب، بيدار مى شود و نامه را باز مى كند و اين چنين مى خواند:
    اى يزيد! مسلم به كوفه آمده است و مردم با او بيعت كرده اند.
    اگر كوفه را مى خواهى، فرد ديگرى را براى حكومت كوفه بفرست كه شجاع و نترس باشد; چرا كه نعمان، امير فعلى كوفه، با دشمنان تو مدارا مى كند.[23]
    يزيد از خواب خوش خود بيدار شده و مضطرب مى شود.
    او مى داند، اگر فقط كمى دير بجنبد، كوفه سقوط مى كند.
    و در آن صورت، ديگر روزگار او سياه مى شود.
    اكنون يزيد آشفته است و خواب به چشمش نمى آيد. او باور نمى كرد كه امير كوفه تا اين اندازه اهل مدارا كردن باشد كه در مقابل ورود مسلم به كوفههيچ اقدامى نكند.
    تا اين لحظه تمام توجّه يزيد به شهر مكّه بود; چرا كه امام حسين(عليه السلام) در آنجا حضور داشت و با توجّه به نزديك شدن ايام حج، از حضور هزاران نفر در مكّه هراس داشت.
    امّا او هرگز فكر نمى كرد كه كار كوفه به آنجا برسد كه مردم آشكارا با مسلم بيعت كنند.
    آن هم بيعت هجده هزار نفر!
    يزيد از اين نكته هم باخبر شده است كه مسلم، نامه اى به امام حسين(عليه السلام)نوشته و از او خواسته است كه به سوى كوفه بيايد.
    چرا امير كوفه اين خبرها را براى او ارسال نكرده است؟!
    او بايد امير كوفه را بركنار كند.
    به نظر شما يزيد چه كسى را براى كوفه خواهد فرستاد؟
    با من همراه باشيد.


نوشته ها در باره این

نظر شما

.شما در حال ارسال نظر براي ۵: از كتاب در اوج غربت نوشته مهدى خداميان هستید

‌اگر مي خواهيد مطلب ديگري - كه ربطي به اين ندارد- براي من بفرستيداينجا را كليك كنيد.


عنوان این فیلد نمی تواند خالی باشد.
متن نظر شما
لطفا ایمیل خود را وارد کنید * این فیلد نمی تواند خالی باشد.لطفا ایمیل را صحیح وارد نمایید.
لطفا نام خود را وارد نمایید


ابتدای متن