كَلَّا بَل لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ (17 ) وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ (18 ) وَتَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلًا لَمًّا (19 )وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا (20 )
بزرگان مكّه، ثروت زيادى داشتند و ثروت خود را نشانه دوستى تو مى دانستند و فقر را نشانه خشم تو !
آنان تصوّر مى كردند اگر ثروتى به آنان رسيد، تو آنان را گرامى داشته اى و اگر فقر به آنان رسيد، تو به آنان خشم گرفته اى.
اين سخن باطل است، هرگز ثروت، نشانه محبّت تو نيست، همان گونه كه فقر نشانه خشم تو نيست. ثروت و فقر فقط وسيله اى براى امتحان انسان ها مى باشد، تو يكى را با فقر امتحان مى كنى، ديگرى را با ثروت، گروهى ديگر را به فقر مبتلا مى كنى تا ببينى آيا بر سختى ها صبر خواهند داشت يا نه. به گروهى ثروت مى دهى تا ببينى آيا شكرگزار تو خواهند بود يا نه.
ثروت ثروتمندان، وسيله اى براى امتحان آنان است تا معلوم شود چقدر مال خود را دوست دارند و آيا حاضر هستند آن را در راه تو انفاق كنند.
اكنون با ثروتمندان مكّه سخن مى گويى، همان كسانى كه در اين امتحان، سربلند بيرون نيامدند، تو با اين سخن به آنان هشدار مى دهى، شايد از خواب غفلت بيدار شوند: "اى ثروتمندان مكّه ! شما يتيمان را گرامى نمى داريد و يكديگر را به اطعام نيازمندان تشويق نمى كنيد، ارثِ يتيمان را جمع مى كنيد و مى خوريد، شما مال و ثروت دنيا را بسيار دوست مى داريد".
* * *
مناسب است در اينجا دو نكته بنويسم:
* نكته اوّل
در آيه 17 چنين مى خوانم: "شما يتيمان را گرامى نمى داريد"، به فكر فرو مى روم، قرآن به ثروتمندان مكّه نمى گويد: "شما به يتيمان غذا نمى دهيد"
هدف قرآن از اين گونه سخن گفتن چيست؟
قرآن مى خواهد به همه بگويد كه يتيم فقط نياز به غذا ندارد، يتيم نياز به عاطفه پدر و مادر دارد، كمبود عاطفى يتيم، مهم تر از گرسنگى اوست. چرا عدّه اى فقط به فكر غذاى شكم او هستند؟
يتيم نبايد احساس كند كه چون پدر يا مادر ندارد، ضعيف و خوار شده است، او بايد چنان مورد احترام قرار گيرد، كه جاى خالى پدر و مادر را احساس نكند.
* نكته دوم
در آيه 19 چنين مى خوانم: "شما ارث را جمع مى كنيد و مى خوريد"، منظور از اين سخن چيست؟
چه اشكالى دارد كه انسان، ارثى را كه به او رسيده است، مصرف كند؟
من وقتى مى توانم معناى اين آيه را بفهمم كه با واقعيّت هاى جامعه اى كه قرآن در آن نازل شده است، آشنا باشم: در آن روزگار، وقتى ثروتمندى از دنيا مى رفت، ثروتش به فرزندانش مى رسيد، گاه مى شد كه از او كودكان يتيم باقى مى ماند و ثروت زيادى به آن ها مى رسيد.
اينجا بود كه عدّه اى به فكر ازدواج با مادر آن كودكان مى افتادند، آن مادر، خواستگاران زيادى پيدا مى كرد، هدف آنان، چيزى جز رسيدن به اموال يتيمان نبود، سرانجام يكى از آنان با آن مادر ازدواج مى كرد و اموال يتيمان را غارت مى كرد.
در واقع قرآن بر سر آنان فرياد مى زند كه شما ارثِ يتيمان را جمع مى كنيد و مى خوريد و اين كار گناهى بزرگ است و عذاب سختى در پى دارد.
* * *